بررسی بازی death stranding



گاهی اوقات یک حق رای دادن فیلم می تواند از استقبال خود فراتر رود. خوب شروع می شود ، مردم بیشتر از آن لذت می برند ، اما با گذشت زمان ، مانند خانه کاسه ای که هنوز کسی در اتاق شکستن دفتر نمی خورد ، کمرنگ و وحشتناک می شود. اما نترسید: همانطور که استفاده از یک توستر و پنیر خامه ای روی شیرینی می تواند زندگی تازه ای به همراه آورد ، به طور مشابه حق رای دادن به فیلم های قدیمی نیز با اضافه کردن چیزهای جدید و جدید می تواند نجات پیدا کند!


جیسون سگل - The Muppets

گتی ایماژ


حق رای دادن Muppets قبل از تلاش عشق جیسون سگل که در سال 2011 دوباره قشر عاقلان احساس شده را احیا کرد ، در آب بسیار مرده بود. فیلم قبلی و اولین فیلم از زمان مرگ جیم هنسون خالق Muppets که داستان اصلی را در اختیار داشت ، Muppets سال 1999 بود. in Space ، فیلمی که حتی گونزو نیز از آن لذت نبرد. Muppets in Space حتی بودجه خود را پس نگرفت و عموماً چیزی بیش از حد انتقادی نبود. این سگل بود که در سال 2011 با نوشتن فیلمنامه همزمان با ادای احترام به احساسات یکپارچهسازی با سیستمعامل Muppets ، زندگی جدیدی را در این فرانچایز به ارمغان آورد و در عین حال آن را به اندازه کافی با طنز و شخصیت های تازه به روز کرد که مخاطبان جدید احساس بی علاقه کنند. نتیجه موفقیت بزرگی بود برای دیزنی ، موپتس و سگل - هم از نظر انتقادی و هم در گیشه.


رایان رینولدز - Deadpool

گتی ایماژ


رایان رینولدز تمایز عجیب و غریبی از پشت سر گذاشتن تنها دو نسخه سینمایی شخصیت Deadpool تا به امروز دارد و برای جبران اولین نسخه ، باید از نسخه دوم استفاده کند. اولین بار در X-Men Origins ظاهر شد: Wolverine ، رینولدز Deadpool را به عنوان شخصیتی توصیف کرد که به طور غیر قابل توضیح دهانی نداشت. تقصیر رینولد نیست ، این یک تصمیم خلاقانه از طرف کسی بود که به طور واضح هرگز آشپزی طنز Deadpool را نخوانده بود ، اما مطمئناً باعث شده هواداران با سر و صدا خود را از دست بدهند زیرا سهام و تجارت ددمپول دهان هوشمند اوست. Deadpool که نمی تواند صحبت کند مانند یک Wolverine بدون چنگال است. حالا که Deadpool در فیلم خودش ، تیزرها ، تریلرها و نمایش های متنوعی از رینولدز حتی به بدبین ترین هواداران رضایت داده اند که رینولدز کاملاً نقش را می کشد. شاید اولین بار در تاریخ فیلم باشد که یک شخصیت حتی قبل از اکران فیلم نهایی کاملاً بازخرید شده است.


وین دیزل - سریع و خشمگین

گتی ایماژ


سریع و خشمگین در سال 2001 با نقشه ای که تقریباً عمده فروش فیلم پاتریک Swayze Point Break — بود ، به جز در اتومبیل های جالب و وین دیزل با موفقیت مواجه شد. با وجود آن شجره نامه لرزان ، فیلم به طرز شگفت آور خوبی اجرا شد و خودش دنباله ای بدست آورد ، که بسیار خوب هم انجام شد. فیلم بعدی ، توکیو Drift ، تقریباً کل بازیگران را جایگزین کرد و تمرکز آن را نه روی دریایی بلکه مسابقه های زیرزمینی کرد و طرفداران به سختی از آنها مراقبت کردند. توکیو Drift به عنوان پایین ترین فیلم ناخالص از حق رای دادن به پایان رسید. با این حال ، در پایان ، یک تعجب شگفت انگیز از وین دیزل موفق به تحریک همه شد. وین دیزل بود! او عالی است - از گروت بپرس! فیلم بعدی ، سریع و خشمگین ، وین دیزل ، پل واکر و موارد دیگر را از فیلم اصلی برگرداند و با بیش از 363 میلیون دلار به بالاترین ورودی ناخالص از حق رای دادن تبدیل شد ، که ثابت کرد کلید ساخت فیلم های سریع و خشمگین سرعت کمتری دارد و عصبانیت و بیشتر Vin Dieselness.


The Rock - سریع و خشمگین

گتی ایماژ


بله ، ما فقط گفتیم که وین دیزل حق رای دادن سریع و خشمگین را نجات داد ، اما برای افزودن Dwayne "The Rock" جانسون به حق رای دادن نیز می توان گفت. راک در رده پنجم ، سریع پنجم قرار گرفت ، و این فیلم خاص را به 626 میلیون دلار بدست آورد. سریع 6 با 788 میلیون دلار درآمد و Fast 7 1.5 میلیارد دلار خیره کننده در سراسر جهان به اثبات رساند ، اثبات کرد که دسته کوچک موسیقی جاز راک و وین دیزل در نزدیکی بی نظیر لعنتی هستند.


دانیل کریگ - جیمز باند

گتی ایماژ


حق رای 007 از سال 1962 در تولید مداوم بوده و تاکنون بیش از 6 میلیارد دلار در 24 فیلم ساخته شده است. به راحتی می توان گفت حق رای دادن بسیار قابل اعتماد و محبوب است. اما همیشه اینطور نبوده است. از دهه 1980 و 90 میلادی حق رای دادن شروع شد. مجوز برای کشتن در سال 1989 به سختی بمباران شد و به لطف بخشی از مسائل حقوقی ، و بخشی از عدم علاقه به تیموتی دالتون در نقش اصلی ، به مدت شش سال حق رای دادن را پایان داد. هنگامی که در سال 1995 با پیرس بروسنان به عنوان باند به مدت چهار فیلم بازگشت ، این سریال از نظر مالی موفق بود اما از نظر انتقادی قابل توجه نبود. این در حالی بود که سال 2006 وقتی دانیل کریگ سرانجام 007 تیره و واقع بینانه به طرفداران باند هدیه داد که وسایل مسخره و یا شرورهای کارتونی غریب و غریب ندارند. او فقط یک جاسوس badass بود که می دانست که چگونه به پایین پرتاب شود ، و هواداران و منتقدین به طور یکسان آن را دوست داشتند.


مارک روفالو - هالک

گتی ایماژ


هالک در عالم سینمایی مارول جای عجیبی دارد. در حالی که مرد آهنین ، کاپیتان آمریکا و ثور همه در فیلم های انفرادی نمایش های جامد داشتند ، هالک دو تا نیش در سیب داشت که هرگز هرگز کاملاً از آن استفاده نمی کرد ، یکبار با اریک بانا و یک بار با اد نورتون. هر دو بار فیلمها نتوانستند شیار خود را پیدا کنند و مخاطبان را کمتر از آن تحت تأثیر قرار دهند. اگر در انتهای فیلم دوم برای تونی استارک نبود ، به شخصیت های مشهور مشکوک می شویدبه دلیل عدم علاقه کاملاً کنار گذاشته شد. هالک در فیلم The Avengers در سال 2012 شلیک سوم شد ، این بار با مارك روفالو به عنوان پزشكی كه دوست ندارید وقتی كه بسیار عصبانی می شود ، ظاهر شود و شخصیت اصلی این فیلم بود. هنگامی که او نقش آفرینی در Age of Ultron را بازنویسی کرد ، داستان فیلم او با Black Widow یکی از بهترین قسمت های فیلم بود ، اثبات می کند شما می توانید جلوه ای خاص و سبز خاص را به عنوان بخشی از بازیگران یک گروه بگنجانید و آن را به عنوان انسانی ترین و برجسته تر نشان دهید. .


توصیه شده




درست همانطور که خورشید فردا غروب خواهد کرد ، همینطور می توانیم آن دختران با شکوه بزرگ beefcake و دختران دنده دستی را در حق رای دادن و فرنچایز Fast و Furious حساب کنیم و با اقساط بسته عمل دیگر به آن برسیم. این سریال نسبت به هایلندر ، ابرقهرمانانه تر از MCU ، غیرقابل تحمل تر شده است و بیشتر از The Expendables با ستارگان اکشن معشوق بسته شده است. اما در حالی که هر فیلم Fast و Furious بزرگتر و بهتر می شود ، از اولین فیلم هایی که در سال 2001 در سینماها پرتاب شد ، چیزهایی درباره حق رای دادن تغییر نکرده است ، و ما فقط در مورد عشق Dominic Toretto از Coronas صحبت نمی کنیم.


حتی وقتی دشمنان با هم دوست شده اند و پلیس های مخفی به پادشاهان مسابقه تبدیل شده اند ، حق رای دادن سریع و خشمگین همیشه بخشی از هسته اصلی خود را زنده می کند. حتی اگر سریال اکشن همانطور که اکنون ایستاده است فقط یک شباهت مبهم با فیلم اصلی الهام گرفته از Point Break داشته باشد ، بعضی اوقات هرگز تغییر نمی کنند. از تمرکز خانواده و افراد مشهور در اینجا ، مواردی که در هر فیلم Fast و The Furious اتفاق می افتد وجود دارد.


این همه در مورد خانواده در سریع و خشمگین است

سریع و خشن 6


در حالی که Fast Five و Fast & Furious 6 خانواده "سیمان" به عنوان یک انگیزه شخصیت بسیار خاطره انگیز برای Dominic Toretto وین دیزل ، "خانواده" همیشه سومین کلمه f-franchise مهم ، درست پشت "سریع" و "خشمگین" بوده است. " از این گذشته ، فیلم اول درباره یک پلیس شخصی است که در جمع خدمه ی DVD-Dom از Dom ، یک جامعه پیدا می کند. و ادامه این فیلم در مورد پل واکر و برایان است که در تلاش برای اصلاح نرده ها با بهترین دوست دوران کودکی خود ، رومن (تیرس گیبسون) است ، در داستانی که اگر در واقع با خون در ارتباط باشند ، تفاوت دیگری نخواهد داشت. Tokyo Drift درباره ساختن محلی برای خودتان جدا از یک میراث خانوادگی است که شاید شما آن را نمی خواسته اید ، و فیلم چهارم این است که چه اتفاقی می افتد وقتی یکی از اعضای خانواده شما به قتل می رسد - شما به یک داد و بیداد در خیابان می روید. به طور خلاصه ، مدتها قبل از آنكه دوم درست به دوربین نگاه كند و به مخاطبان سراسر جهان گفت كه "من دوست ندارم ، خانواده ام گرفتم" ، "سریع و خشمگین" همیشه در مورد ارتباطات خانوادگی است كه ما برای خودمان ایجاد می كنیم.


بدیهی است ، شما باید سریع در هر فیلم بروید

وین دیزل در حق رای دادن و سریع


franchise سریع و خشمگین امروز که ایستاده است بیشتر از یک ماجراهای دسته ای از کثیف های مسابقه خیابانی که ما با آنها شروع کردیم ، بیشتر شبیه یک سری Spin-off از جیمز باند است. با این حال ، حتی با افزایش ارزش سهام و خانواده Dom بزرگتر شده است ، یک ثابت مهم در حق رای دادن این است که بیشتر مشکلات را می توان با اتومبیل های سریع حل کرد. به نظر می رسد احمقانه به نظر برسد - از این گذشته ، یکی از دو صفت اصلی عنوان حق رای مربوط به سرعت است - اما با توجه به اینکه چقدر قطعات مجموعه تبدیل شده اند ، بسیار راحت است که راه حل اصلی برای هر مشکلی همیشه سریع بوده است. اتومبیل هایی که در آنجا رانندگی می کنند ، انتظار ندارید که اتومبیل رانندگی کنند. چه این که تمام نیروی پلیس ریو دوژانیرو را در فست فود منهدم کند یا یک زیردریایی هسته ای در روسیه را با استفاده از یک ماشین ماهیچه آمریکایی بیرون بیاندازد ، مشکلی در دنیای سریع و خشمگین وجود ندارد که با زندگی خود نمی توان آن را حل کرد. زندگی یک چهارم مایل در یک زمان.


همیشه وقت بکشید تا روغن آن را متوقف کنید و بو کنید

سرنوشت خشمگین


با توجه به سودمندی یک وسیله نقلیه درست کار شده در فرانشیز Fast و Furious ، جای تعجب ندارد که خدمه برای قدردانی از ناوگان وسایل نقلیه خود در هر زمان ممکن ، مدتی طول می کشد. خانواده فست فود دسته ای از دنده های دستی از شرق لس آنجلس (یا میامی) با قلب هستند ، و این بدان معنی است که اتومبیل های آنها فقط ابزاری برای ماجراهای فوق العاده جاسوسی نیستند - اتومبیل ها بازتابی از خود هستند. قبل از اینکه حق رای دادن به عنوان امروزه عمل شود ، مسلماً اتومبیل ها بزرگترین قرعه کشی فیلمهای اولیه بودند و این قدردانی زیبایی شناختی همچنان یک محرک اصلی در حق رای دادن است.


مهم نیست که مخاطرات چقدر بالا باشند ، همیشه زمان این کاراکترها برای مکث و تحسین خودروهایی که در صحنه های آینده رانندگی می کنند ، متوقف می شوند. آن لحظه به طور جنجالی به اوج خود می رسد در سرنوشت خشمگین وقتی آقای هیچ کس (کورت راسل) خانواده Fast را به یک انبار مخفی دولتی پر از وسایل نقلیه مصادره شده ای که می توانند برای نجات دام استفاده کنند ، می برد. فقط به این دلیل که جهان در معرض خطر نیست به این معنی نیست که ما نمی توانیم مدتی به زیر کلاه نگاه کنیم


نیروهای نیکی هرگز از دست نخواهند داد

وین دیزل و دواین جانسون در فرانشیز سریع و خشمگین


در اینجا چیزی است که شما ممکن است متوجه آن نباشید: هیچ مرد خوبی در حق رای دادن و حق رای دادن Furious تا به حال نبردی را از دست نداده است. اگر احساس تعجب آور است ، به برخی از بزرگترین موارد ذهنی در فیلم ها فکر کنید. Dom در حال مبارزه با هابز (Dwayne "The Rock" Johnson) در یک گاراژ در جریان Fast Five ، Hobbs Fight Shaw (جیسون Statham) در اوایل Furious 7 است ، یا Dom به معنای واقعی کلمه با هر یک از اعضای خانواده دیگر در Fate of Furious می جنگد.


اما این نبردهای چشمگیر فقط متعلق به گوشت گاوها نیستند. برایان به نوعی موفق به شکست کیت در Furious 7 شد ، با وجود این که پسر بد توسط تونی جا بازی می شود. بیشتر دعوا ها در یونیون های سریع و خشمگینآیه یا با مرد خوب که از پیروزی روشن دور می شود پایان می یابد ، یا اینکه جنگ با شرایط خارج از کنترل قهرمان قطع می شود. با توجه به آنچه که هابز و شاو ذوب‌آهن دارند ، دعوا فقط زمانی تمام می شود که هابز با یک انفجار در حالی که برای النا (السا پاتاکی) پوشانده شده بود ، از یک پنجره بیرون کشیده شود. وقتی صحبت از Slubfest Hobbs و Dom می شود ، قبل از تاجگذاری یک پیروز غیرقابل اعتماد قطع می شود.


در نتیجه ، شایعاتی مبنی بر عقد قرارداد "نمی تواند از دست بدهد" برای برخی از بازیگران وجود دارد. اما آیا این واقعیت دارد یا خیر ، واقعیت این است که اگر شما یک مرد خوب در دنیای Fast و Furious باشید ، هیچ سلاحی که علیه شما مطرح شود موفق نخواهد شد. حتی رومانتیک طنز رومن لحظه ای را در سرنوشت خشمگین می کند و در آنجا قبل از تیراندازی با سه قایق دیگر چهره دیگر ، یک مرد را با اتومبیل برفی با درب اتومبیل می کوبد.


کسانی که روزه را به یاد نمی آورند محکوم به عصبانیت هستند

پل واکر و وین دیزل در حق رای دادن سریع و خشمگین


حق رای و حق رای سریع و خشمگین به دلیل پیچیده بودن بدون نیاز به شهرت کمی کسب کرده است ، که واقعاً منصفانه نیست. از این گذشته ، ترتیب فیلم ها ساده است. اگر می خواهید آن را به صورت دقیق تماشا کنید ، فقط قبل و بعد از اعتبار سریع Fast and the Furious ، Turbo Charged Prelud 2 Fast 2 Furious ، 2 Fast 2 Furious ، Los Bandoleros ، Fast & Furious ، Fast Five ، Fast & Furious 6 را تماشا می کنید. صحنه ، سپس نیمی از Fast & Furious: Tokyo Drift را تماشا کنید. پس از آن ، اعتبارهای پس از اعتبار Fast & Furious 6 را تماشا کنید ، بیشتر قسمت های Fast & Furious: Tokyo Drift را تماشا کنید ، Furious 7 را تماشا کنید تا Dom بخواهد به توکیو برود ، سپس پایان پایان Fast & Furious: Tokyo را تماشا کنید. Drift قبل از اتمام Furious 7 و لذت بردن از Fate of the Furious.


اگر یک فرد تکمیلگر هستید و می خواهید منشاء هان را ببینید ، فردا Better Luck فردا را تماشا کنید. درست است ، درست است؟


خوب ، شاید حق رای دادن بسیار پیچیده شده باشد ، اما این اتفاقی است که می افتد بدون تداخل شخصیت ها در بین فیلم ها ، روی تداوم کار می کند. هر قسط یا ظاهر یک شخصیت قدیمی را نشان می دهد و یا حداقل یک ذکر نام مستعار برای فیلم های قبلی را نشان می دهد. این می تواند به شکلی از برایان تحقیق کند که سریع و خشمگین شرور Braga را از طریق میادین Fast & Furious 6 و یا Dom با اتکا به خدمه Fast Five خود در Fate of Furious استفاده کند. اما مهم نیست که چه کسی ظاهر شود یا چه زمانی ، همیشه می توانید روی برخی چهره های آشنا حساب کنید تا در یک فیلم Fast and Furious ظاهر شوید.


در هر فیلم ، همیشه یک مهمانی وجود دارد

سریع و خشن


وقتی جزئی از خدمه Dom هستید ، این همه جدیت و عملکرد گسترده نیست. مطمئناً ، این احتمال وجود دارد که شما توسط یک عامل سابق SAS به قتل برسید یا اینکه در وسط یک جنگ اسلحه به یک باند هواپیمای بی پایان سقوط خواهید کرد ، اما اوضاع خوبی نیز وجود دارد. از این گذشته ، دوم می داند که چگونه یک مهمانی قاتل پرتاب کند ، و اعضای خدمه می توانند هر آنچه را که می خواهند بنوشند - تا زمانی که این یک Corona باشد. هر فیلمی در حق رای دادن و سریع و خشمگین وقت را برای یک مهمانی وقت گذاشته است ، خواه این کباب کنونی سنتی بعد از عمل باشد یا مهمانی کم هزینه بودجه سریع و خشمگین. حتی Furious 7 ، گرسنه که همه چیز در پی قتل به موقع هان بود ، هنوز وقت پیدا کردن یک مهمانی DJ-ed توسط T-Pain را در ابوظبی پیدا کرد. هنگامی که زندگی خود را یک چهارم مایل در یک زمان زندگی می کنید ، مجبور هستید برای جشن گرفتن جایی را ترک کنید.


چهره های آشنا در حق رای دادن و Fast Furious

سونی چیبا در سریال Fast and the Furious: Tokyo Drift


مدت ها قبل از اینکه این حق رای دادن تبدیل به بودجه کلان جهانی شود که امروز می شود ، حق رای دادن سریع و Furious دارای بسیاری از نویسنده های اولیه بسیار جالب بود. توکیو Drift یک سونی چیبا را به عنوان رئیس جنایات یاکوزا ، کاماتا دارد. The Fast and the Furious خنده دار ستاره های Ja Rule را به عنوان ادوین ، یک مسابقه دهنده خیابانی که هنگام مسابقه برایان و دام را از دست می دهد ، به دست می آورد تا به نفع جنسی دوست دختر خود برسد. و عاقبت ، 2 سریع 2 خشمگین ، بدیهی است که ویژگی های لوداکریس را دارد ، قبل از اینکه او به چنین بخشی جدایی ناپذیر از حق رای دادن و خشمگین تبدیل شود.


از آنجا ، قدرت ستاره فقط بزرگتر شد. Dwayne Johnson به بازیگران Fast Furious 6 ، T-Pain و Ronda Rousey در بازی Furious 7 ظاهر می شود و بازیگر نقش رزمی Gina Carano در بازیگران Fast Five (Fustious 7) ظاهر می شود. این حتی بدون ذکر کدهای کوچک از نوازندگان برجسته مانند Iggy Azalea ، Bow Wow و Rita Ora است. حتی شارلیز ترون و کورت راسل در این حق رای دادن ظاهر شده اند ، و اکنون ادریس البا با Hobbs & Shaw به صفوف Fast و Furious می پیوندد. با وجود این همه نام های بزرگ ، هنوز نمی توان گفت چه چهره های معروف را در فیلم های آینده خواهیم دید.


عمل پاداش خودش است

وین دیزل و میشل رودریگز در فرانشیزه‌ی Fast and the Furious


با توجه به اینکه هر بودجه جدید فیلم Fast و Furious با صدها میلیون نفر جمع آوری شده است ، فایده ای ندارد که بگوییم این فیلم ها به دلیل عمل خالی کردن فک معروف هستند. اما حتی وقتی بودجه در حد زیر صد میلیون بود ، فیلمسازان هنوز راهی برای بسته بندی اکثر اقدامات در فیلم ها پیدا کردند. Fast and the Furious دارای اوج است که در آن یکی از مردان Dom به آن محکم بسته شده استیک کامیون نیمه کامیون در حالی که راننده با شلیک گلوله به سمت خدمه Dom اقدام می کند. در همین حال ، 2 Fast 2 Furious با راه اندازی یک ماشین بر روی یک قایق مانند شخصی که در تلاش برای اسلحه سازی پسران Dukes of Hazzard است ، پایان می یابد. و توکیو دریفت هان و شخصیت اصلی ظاهرا شان بوسول (لوكاس بلك) را پیدا می كند و در خیابان های توكیو به عنوان جمعیت زیادی از مردم مانند دریای سرخ در خیابان های توكیو می گشت.


با گذشت زمان Fast Five ، فیلم ها به حدی بزرگ شده اند که برایان و دام در حال تخریب ریو با طاق هستند که آنها مانند توپ خرابکار از آن استفاده می کنند. هنوز نمی توان گفت چه قطعه های دیوانه ای را می توان در آینده انتظار داشت ، اما اگر چیزی وجود داشته باشد که دام را در حال عبور از روی یک پل از ماشین خود کند تا نتواند لتی (میشل رودریگز) را از روی تانک بیاندازد ، همه می توانیم خوشحال بمیریم.


امروز اینجا ، برای بقیه فیلم رفته است

السا پاتاکی در سریع و خشمگین


اگرچه برای داشتن یک اعتبار سریع و خشمگین ، باید برای هر صفحه بازیگر IMDb خوب باشد ، اما برخی شخصیت ها برای مدت زمان کمی به نظر می رسند که این فقط دردسر ساز است. فکر کنید که اوون شاو (لوک ایوانز) در حال حاضر به عنوان بیمار کما در Furious 7 ظاهر می شود ، یا النا به Dom اجازه اجازه می دهد تا در Fast & Furious 6 به ماجراهای دیگری برود.


یک الگوی عجیب و غریب که در این فیلم ها به نمایش درآمده است ، صحنه ای است که شامل شخصیت هایی می شود که به سرعت برای بقیه فیلم از بین می روند. هان در Fast & Furious ظاهر می شود تا با یک کمک کند ، و سپس تا Fast Five برنمی گردد. توکیو دریفت از رقابت شان با یک مدارس محلی دبیرستان فاصله زیادی می گیرد ، اما هنگامی که شان به ژاپن منتقل می شود ، به سرعت فراموش می شود. تقریباً همه اتومبیلرانی که در صحنه های افتتاحیه 2 Fast 2 Furious ناخوشایند به محض از بین رفتن ، در مقابل صحنه برایان رانندگی می کنند. تنها استثناء واقعی از قانون در فیلم اول است ، اما حتی پس از آن ، Ja Rule به محض چشم انداز او برای سه نفری ناپدید می شود.


The Fast and Furious دختران ، دختران و دختران زیادی دارد

گال گادوت و سونگ کینگ در Fast Five


در اصل آن ، اولین فیلم Fast and the Furious فیلمی است که لذت های ساده ای را در ذهن داشته است. ماشین وجود دارد ، و آنها سریع پیش می روند. بچه های سختی وجود دارند و آنها دعوا خواهند کرد. دختران زیبایی در بیکینی وجود دارند که طرفداران بزرگی از هر دو ماشین و بچه های سخت هستند و آنها می رقصند. حتی وقتی فیلم ها بازیگران را دور هم جمع کرده اند ، آن ایده آل های اصلی یکسان هستند. مهم نیست که مقصد خانوادگی را از چه مکان هایی بازدید می کنیم ، همیشه یک زمان برای مسابقه برگزار می شود ، و همیشه ن زیبایی وجود خواهند داشت که از تماشای آن هیجان زده می شوند. حتی در حالی که دوم در تلاش بود تا حافظه لتی را در Fast & Furious 6 بازیابی کند ، یک مسابقه خیابانی در لندن برگزار شد که تعداد زیادی از دختران اتومبیل را نشان می داد. این ممکن است یکی از قوی ترین بافت های همبند باشد که مناطق مختلفی را در فرانشیز متحد می کند ، نشانگر فرهنگ خودرو است که از هر نوع تقسیم یا خط جغرافیایی فراتر می رود. این ممکن است سمبل این باشد که خانواده دام بزرگتر از هر کسی که ممکن است فکر کند ممکن است. یا ، به احتمال زیاد ، به این دلیل است که کارگردانان سریع و خشمگین دوست دارند صحنه فیلمبرداری با ن زرق و برق دار در مناطق عجیب و غریب را انجام دهند. می تواند به هر دو طرف برود.




فیلم های پیکسار برخی از بزرگترین فیلم هایی هستند که تاکنون ساخته شده اند ، انیمیشن شده اند و یا در غیر این صورت ، و دلیل روشن بودن آن: همه افراد درگیر حدود پنج سال و هر لحظه آخر را به بهترین شکل ممکن انجام می دهند. در بین 21 فیلم ، فقط تعداد معدودی وجود داشته است و برای روشن شدن اینکه یک معصومیت طبق استانداردهای پیکسار هنوز یک فیلم مستحکم توسط هر متریک دیگر است.


با این حال ، از آنجا که تقریباً همان گروه از افراد در حال ساخت این فیلمها هستند ، پیکسار آنچه را که شما ممکن است یک سبک خانه قوی بنامید ، توسعه داده است. بسیاری از این فیلم ها دنیاهای پنهانی پر از موجودات عجیب و غریب دارند که با این وجود مانند انسان های مدرن رفتار می کنند. بیشتر اینها سقوط از فیض و تلاش برای رستگاری است. همچنین ، آنها تقریباً درمورد مرگ ، از یک طریقه یا دیگری ، متفاوت هستند.


البته ، دلیل پیکسار ادامه دادن به همین نوع داستانها به این دلیل است که آنها کار می کنند. و احتمالاً ، آنها فقط ساخت این فیلم ها را برای همیشه ادامه خواهند داد ، و به همین ترتیب در سال 2050 ، هنگامی که خانواده ای از آمبول های اسیر آموخته می شوند که چگونه ارتباط برقرار کنند ، هنگامی که دو سیارک در حال گذر عاشق می شوند ، یا وقتی یک ژاکت افسرده با یک جفت پر شور دوست می شوند. از bluejeans ، شما قادر خواهید بود به درک نحوه رسیدن به اینجا. در اینجا راهنمای شما برای اتفاقاتی که در هر فیلم پیکسار اتفاق می افتد آورده شده است.


چه می شود اگر "پر کردن جای خالی" احساساتی داشته باشد؟

WALL-E


در سال 1986 ، پیکسار استعدادی برای به وجود آوردن چیزهای بی جان در زندگی داشته است. اولین فیلم بلند آنها ، داستان اسباب بازی ، عشق خود را به غیرانسانی به عنوان یک عنصر اصلی هویت استودیو تقویت کرد.


به نظر می رسد فرمول پیکسار برای انتخاب یک فرضیه برای فیلمهای خود چیزی را در نظر گرفته است که معمولاً تصور نمی شود "یک شخص" است و با آن رفتار می کند که گویی یک انسان است و دارای طیف کاملی از احساسات پیچیده و کثیف است. اگر اسباب بازی ها احساساتی داشته باشند چه می شود؟ اگر اشکالات دارای احساس باشند چه می شود؟ اگر هیولا احساساتی داشته باشد چه می شود؟ آیا این ماهی ، اتومبیل ، ربات ، دایناسور یا مرده باشد ، این سؤال در مورد "اگر" پر کردن جای خالی "چه احساسی داشته باشد؟" در قلب اکثر فیلمهای پیکسار نهفته است.


این یک تقابل واضح با روش انجام دیزنی است ، یعنی گرفتن یک افسانه پیشگویی ، اضافه کردن آهنگ ها ، برش دادن همه چیزهای عجیب و غریب و پایان دادن به آن خوشی. پیکسار به جای اینکه یک داستان کلاسیک را از قبل بشناسد ، تمایل دارد چیزهایی را که ما معمولاً از آنها بی ارزش نیستیم ، بگیرد و سپس به ما نشان می دهد که اگر می دانید چگونه آن را خوب بگویید ، هر داستان ارزش گفتن دارد. این خط فکری خاص سرانجام با Inside Out در سال 2015 به نتیجه منطقی خود رسید که در نهایت جرات پرسیدن این سؤال را داشت: "اگر احساسات احساساتی داشتند ، چه می شد؟"


شخصیت های پیکسار در حال آمدن هستند

پشت و رو


فیلم های پیکسار با شخصیتی آغاز می شوند که نسبتاً خوشحال هستند و کنترل جهان خاص خود را دارند . به جز یک مشکل. مانند قهرمانان تراژدی یونان ، شخصیت های پیکسار نقص غم انگیز نیز دارند و از لحظه ای که فیلم باز می شود ، این نقص مخفیانه در حال خوردن آنهاست و باعث می شود که آنها و اطرافیان از هرچه خوشحال تر باشند.


مارلین و پسرش نمو آشکارا یکدیگر را دوست دارند ، اما مارلین نیز با حفظ امنیت نمو در حد وسواس و وسواس وسواس دارد. جوی برای حفظ سلامتی رایلی یک کار نسبتاً خوب انجام می دهد ، اما او هر زمان که رایلی هیچ احساسی به غیر از خوشبختی تجربه کند ، نمی تواند آن را تحمل کند. وودی رهبر خوبی برای اسباب بازی های همکار خود است ، اما او همچنین مخفیانه وحشت دارد که روزی او را با کسی جدیدتر و خنک تر جایگزین می کند.


سرانجام این عیب باعث می شود قهرمان ما مرتکب اشتباه بزرگی شود. نیاز کارل به حافظه الی باعث می شود که وی به طور تصادفی به مردی که در خطر ویران کردن صندوق پستی وی است آسیب برساند. تمایل فلیک برای نشان دادن اختراعات خود باعث می شود تا او مواد غذایی مورد نظر ملخ ها را از بین ببرد. احساسات عظیم و باورنکردنی ارتباطی آقای باورنکردنی باعث می شود که او به دوستان بگوید ، "من تنها کار می کنم." این یک اشتباه سرانجام خواهد دید که شخصیت خاتمه یافته در جهنم شخصی خود خاتمه می یابد ، و این یک جهنم کاملاً از خود ساختگی خواهد بود. هرچه مشکل بزرگ فیلم به پایان برسد ، این تقصیر خود قهرمان ما خواهد بود.


دنیایی پنهان آشکار شد

زندگی اشکال


وی در سخنرانی انیماتور پیکسار دیو مولین ، لیستی از مواد تشکیل دهنده را تشریح کرد که به عقیده وی دلیل این است که فیلمهای پیکسار اینقدر لکه دار هستند. یکی از عناصری که وی در آن ذکر کرد "تنظیم" بود و گفت: "این فیلم نیاز دارد تا بینندگان را به مکانی منتقل کند که هیجان انگیز و جدید باشد." عنصر دیگری که او ذکر کرد "انیمیشن" بود. وی گفت: یک فیلم انیمیشن "باید خواستار انیمیشن شدن باشد و از پتانسیل کامل انیمیشن استفاده کند." این دو عنصر منجر به این می شود که پیکسار تصمیم بگیرد داستان های خود را در دنیایی تنظیم کند که مخاطبان قبلاً هرگز ندیده اند ، و در برخی موارد ، هرگز نمی توانند آن را ببینند.


بعضی اوقات این دنیاها برای شخصیت های داستان جدید هستند و گاهی اوقات آنها فقط برای ما جدید هستند اما فارغ از این ، پیکسار دنیاهای پنهان را قبلاً می گیرد و آنها را برای اولین بار به ما نشان می دهد. در دوره مدرن ما ، جایی که تقریباً اینچ از زمین توسط ماهواره ها نقشه برداری شده است ، مکانهای جدید زیادی برای نمایش داستان باقی نمی ماند. شاید به همین دلیل باشد که تنظیمات فیلمهای پیکسار درذهنی در ذهن یک نوجوان ، پایین اقیانوس ، دنیایی که دایناسورها هرگز از بین نرفتند ، و دنیایی که هیولا از آنجا سرچشمه می گیرند ، کلافه شود. پیکسار می خواهد چیزی را که قبلاً ندیده اید نشان دهد ، و آنها می خواهند شما را به مکانهایی منتقل کنند که با اجرای زنده نمی توانند شما را به آنجا برسانند.


یک ترسناک همدلی را یاد می گیرد

در جستجوی نمو


نوع خاصی از شخصیت ها وجود دارد که بعد از فیلم Pixar در فیلم Pixar به نمایش در می آید. آنها اعتماد به نفس دارند ، آنها صالح هستند و به طور پنهانی از همه اطرافیان خود متنفر هستند. ما در مورد وودی ، مارلین ، کارل فردریکسون ، مریدا ، جوی ، لایتنینگ مک کوئین و آقای باورنکردنی صحبت می کنیم. مطمئناً ، آنها ممکن است در کارهایی که انجام می دهند بهترین باشند ، اما در پایان روز ، آنها کاملاً تنها هستند و از آنجا که هنوز تنها یک نفر هستند ، موارد خاصی وجود دارد که تا زمانی که آنها نتوانند انجام دهند. بیاموزید به شخص دیگری اجازه دهید


در ابتدای فیلم ، این واقعیت که قهرمان ما یک شوخی بزرگ است کم و بیش نامرئی است ، زیرا هیچ کس آنها را به چالش نمی کشد. سپس این تیم با کسی دیدار می کند که در ابتدا به نظر نمی رسد به همان اندازه شایسته باشد ، کسی که کاملاً آن را برکنار می کند. این Buzz Lightyear ، Dory ، Russell ، Queen Elinor ، Sadness ، Denizens of Radiator Springs و تمام خانواده آقای Incredible است. مطمئنا ، آنها خوب و همه هستند ، اما آنها واقعاً آن را نمی گیرند. همانطور که ممکن است مارلین یا آقای باور نکردنی بیان کنند ، "من تنها کسی هستم که می توانم این کار را انجام دهم ، و من باید به تنهایی این کار را انجام دهم."


همانطور که تصور می کنید ، تا پایان فیلم ، بعد از اینکه آنها بارها شکست می خورند ، سرانجام قهرمان ما راه سختی را می آموزد که آنها نمی توانند خودشان این کار را انجام دهند. با این حال ، این یک ضرر نیست ، زیرا یک بار یاد می گیرند به شخص دیگری اعتماد کنند ، قهرمان ما می تواند کارهای بیشتری را انجام دهد که تاکنون با کمک دوستان خود تصور می کردند.


جان راتزنبرگر در هر فیلم پیکسار نشان می دهد

Monsters، Inc.


با توجه به اینکه فیلمهای Pixar جزو موفق ترین فیلمهای انیمیشن در همه زمان ها هستند ، این استودیو می تواند تقریباً هر بازیگر بزرگی را که می خواهد در حال حاضر استخدام کند. و حتی اگر آنها به طور معمول برگه تماس خود را با لیست های هالیوود A جمع می کنند ، همیشه یک مکان قدیمی را برای یک دوست قدیمی ذخیره می کنند. در هر فیلم پیکسار از همان ابتدا ، در بعضی مقاطع قرار است شخصیتی توسط جان راتزنبرگر ابراز شود.


قبل از کار با پیکسار ، راتزنبرگر بیشتر به خاطر بازی کردن کارگر پستی Cliff Calvin در Cheers sitcom شناخته شده بود. با این حال ، بعد از اینکه در نقش او به عنوان Hamm in Toy Story (آن را به عنوان Hamm در Toy Story) از پارک بیرون کشید (و به پایان رسید که او واقعاً پسر خوبی برای پیوستن به او بود) ، Ratzenberger به سرعت تبدیل به جذابیت خوش شانس این استودیو شد.


احتمالاً پیکسار از سال 1995 به تازگی او را در یک غرفه ضبط نگه داشته است. چگونه دیگر او می توانست بیش از دوجین شخصیت مختلف را در 21 فیلم بازی کند ، از جمله یک کک ، یک نیمه اتومبیل ، یک مکان ، یک سرپرست ، یک پیشخدمت ، یک مدرسه ماهی ، یک اسکلت ، یک کارگر ساخت و ساز ، یک ولوچراپتور و موارد دیگر؟ اندرو استنتون ، کارگردان Finding Nemo و WALL-E گفته است: "او بازیگر شخصیت نهایی پیکسار است. . داشتن او در هر فیلم مانند ماجرای هیچکاک ما است."


ما عاشق گوش دادن به آن هستیم که صدای بسیار قابل تشخیص راتزنبرگر در هر فیلم جدید ظاهر شود ، اما امیدواریم پیکسار به او اجازه دهد هر چند وقت یکبار از استودیو خارج شود تا حداقل بتواند خورشید را ببیند.


شرورها تفاوت چندانی با قهرمانان ندارند

کوکو


فیلم های پیکسار همیشه یک آنتاگونیست سنتی ندارند ، اما هر وقت به آنها احتیاج داشت ، نویسندگانشان نشان می دهند که آنها واقعاً می دانند که چگونه می توانند یک شرور خاطره انگیز را بسازند. سندرم یک سرپرست عالی آرکتیپ است ، و نشان از سمت بد ارنستو دو لا کروز کاملاً سرد است. چار مانتز و ارتش او با سگهای مکالمه برای برخی از آنتاگونیست های بسیار جالب و جذاب به وجود می آورند ، و خرس Lots-o-Huggin دقیقاً در آنجا با جوکر به عنوان یکی از شرورترین تبهکاران تاریخ سینما قرار دارد. بنابراین راز شرورهای پیکسار چیست؟


آنچه که هر شرور پیکسار با هم مشترک است این است که در بعضی مقاطع آنها بسیار قهرمان بودند. دقیقاً مثل شخصیت اصلی curmudgeonly ما ، آنها درسی داشتند که برای یادگیری لازم داشتند. اما آنجا که قهرمان ما هنوز در مورد آن حصار است ، شرور آشکار مدتها پیش حقیقت را رد کرد و در عوض نقص کشنده آنها را پذیرفت. این سندرم پس از رد شدن توسط آقای باور نکردنی مورد انتقام قرار گرفت ، ارنستو دو لا کروز شروع به ارزش گذاری موسیقی بیشتر از خانواده اش کرد ، چار مونتز همچنان تعقیب و گریز را دنبال می کرد و هرگز یاد نمی گرفت که "چیزهای خسته کننده" را دوست داشته باشد ، و لوتسو از این باور جلوگیری کرد که عشق بین کودکان است. و اسباب بازی ها واقعی هستند


آنچه این افراد شرور را بسیار خوب می کند این است که ، تا آخرین لحظه های آنها ، خیلی به بچه های خوبی نزدیک هستند ، اما در عین حال ، به طور قطعی اینگونه نیستند. آنها اغلب قاتل هستند. متأسفانه ، این آدمهای بد معمولاً مدت زیادی صرفه جویی در گذشته هستند ، اما ملاقات با آنها فقط تماس بیداری است که قهرمانان سرسخت ما باید نهایتا راه خود را تغییر دهند.


همیشه یک سوت مرگ وجود دارد

داستان اسباب بازی 3


با توجه به اینکه این فیلم ها به ظاهر بچه ها هستند ، تعجب می کنید که چند فیلم پیکسار وجود دارد که با یک روش بسیار محوری با مرگ سر و کار دارند. مرگ و میر ، عزاداری و پستی غیرقابل اجتناب استزمان همه در قلب فیلم هایی مانند Toy Story 3 ، Up ، Inside Out و Coco قرار دارد. حتی The Incredibles تعداد بدن بسیار ناگهانی تکان دهنده ای دارد.


شخصیت های پیکسار مرتباً یا به طور دائم همه چیزهایی را که دوست دارند از دست می دهند و باید یاد بگیرند که آن ضرر را بپذیرند و ادامه دهند. برای چند ساعت ، آقای باور نکردنی فکر می کند که خانواده وی توسط سندروم کشته شده اند. مارلین در ابتدای یافتن نمو همسر و همه فرزندان خود را از دست می دهد ، و کمی برای رسیدن به انتها فکر می کند که نمو نیز درگذشت. و برای یک دقیقه ، حتی سولی فکر می کند که بو به یک مکعب خرد شده است. اگر یک شخصیت پیشکسوت Pixar هستید ، معمولاً باید حداقل یک عضو خانواده یا یکی از دوستان خود را قبل از پایان خوش خود عزادار کنید. پاره کردن. بینگ بونگ.


بلک اسنایدر ، نویسنده فیلمنامه نویسی ، در این فیلمنامه به این ضرب و شتم اشاره کرد ، وقتی که قهرمان در پایین ترین نقطه خود قرار دارد ، به عنوان لحظه "همه گم شده است" این درست قبل از اوج رخ می دهد ، هنگامی که قهرمان معتقد است که همه چیز را برای همیشه از دست داده اند. در این لحظه ، او می گوید اگر نمی خواهید شخصیت بمیرد ، باید حداقل تصویری مرتب سازی برانگیخته کنید که مرگ را برانگیخت ، یا به قول او "سوت مرگ". اسنایدر به پیکسار افتخار می کند ، زیرا فیلم های آنها به این موضوع توجه دارند.


ما در طول هر فیلم پیکسار چشم خود را گریه می کنیم

بالا


در مقطعی به پایان هر فیلم پیکسار ، "آن لحظه" وجود دارد. از جایی بیرون می آید و مانند یک تن آجر به چشم می خورد. سپس ، مهم نیست که چند بار آن را دیده ایم ، ناگهان کمی غبار در چشمان ما می شود. آنتون ایگو راتاتویلی رمی را می خورد و می یابد که به یک خاطره کودکی برگشته است. کاپیتان B. McCrea برای اولین بار از صندلی خود خارج می شود تا کنترل Axiom را به دست گیرد. Incredibles سرانجام به عنوان یک تیم ابرقهرمان کنار هم قرار می گیرند. کارل دفترچه کتاب الی را باز می کند و می آموزد که او بدون پشیمانی درگذشت.


تا زمانی که دوباره فیلم را تماشا نکنید ، واضح نیست ، اما اغلب اوقات ، کل فیلم ساخته شده است تا این لحظه ممکن باشد. ما قبلاً اظهار داشتیم که شخصیت های پیکسار دارای نقص مهلکی هستند ، دروغی مضر که برای راحتی به آن می چسبند (به جز Wall-E ، او کامل است). لحظه ای که بیشترین فریاد را در هر فیلم پیکسار دارید این است که شخصیت اصلی سرانجام این دروغ قدیمی را که باعث بدبختی آنها می شود دور می کند و یاد می گیرد دنیای اطراف خود را همانطور که واقعاً برای اولین بار است ببینید. مارلین کشف می کند که نمو می تواند همه به تنهایی رشد کند. وزوز سعی می کند که یک Space Ranger باشد و شادی ساده بودن اسباب بازی را در آغوش می گیرد. کارل باور خود را متوقف می کند که "ماجراجویی در آنجاست" و می فهمد که هر روز یک ماجراجویی است وقتی که با کسی که دوستش دارید می باشد. اوه خداحافظ ، ما از قبل چشم مه آلود داریم.


تخم های عید پاک از فیلم های آینده

Monsters، Inc.


فیلم های پیکسار پر از تخم مرغ های عید پاک هستند. کامیون Pizza Planet از Toy Story حداقل در یک فیلم تقریباً یک بار ظاهر می شود. شماره سریال A113 در همه جا وجود دارد ، به عنوان گره از شماره اتاق بخش انیمیشن در انستیتوی هنر کالیفرنیا. احتمالاً جذاب ترین عنصر عود کننده ، اشاره ای است به آنچه در آینده خواهد بود. در هر مقطع از هر فیلم بعد از اولین داستان اسباب بازی ، یک شیء از یک فیلم آینده در جایی قرار خواهد گرفت ، اغلب اوقات شخصیتی را به تصویر می کشد که مخاطبان حتی نام آن را نمی دانند.


اگر همه آنها را فهرست کردیم ، می خواهیم تمام روز در اینجا باشیم ، اما در اینجا چند مورد برای شما ایده وجود دارد. در Monsters، Inc. موارد متعددی از اسباب بازی های نمو وجود دارد که در اطراف آنها قرار دارد. در یافتن نمو ، پسری در مطب دندانپزشک مشغول خواندن کتاب طنز آقای باورنکردنی است. چوب پیاده روی کارل فردریکسن ، کامل با پای توپ تنیس ، دو بار در WALL-E ظاهر می شود. در Up ، یک دختر کوچک را می توان با یک خرس Lots-o-Huggin 'دید. کلبه جادوگر در Brave دارای یک حکاکی چوبی از سالی است و به عنوان یک گره از دانشگاه Monsters است. در Cars 3 ، گیتار ارنستو دو لا کروز در حال آویزان کردن پشت دیوار است که در یک نوار بازی می کند. و سرانجام ، در Incredibles 2 ، یکی از اسباب بازی های Jack-Jack ، دوک کابوم از Toy Story 4 است.


دفعه بعد که جدیدترین فیلم پیکسار را تماشا می کنید ، در جستجوی جسمی باشید که از جای خود خارج شود. این ممکن است فقط یک پیش نمایش کی از آنچه قرار است در آینده باشد باشد.


دنباله "بیدار" تر از اول خواهد بود

Incredibles 2


علی رغم بسیاری از ویژگی های مثال زدنی ، اوایل پیکسار ، دقیقاً مثل یک شخصیت پیکسار ، نقص غم انگیزی داشت. برای 12 فیلم اول خود ، آنها یک شخصیت زن و زن تنها نداشتند. حتی وقتی قهرمان آنها اسباب بازی یا ماشین مسابقه ای بود ، آنها به طور مداوم توسط مردان سفید پوست ابراز می شدند و مانند مردان سفید پوست "کدگذاری شده" می شدند.


اما اخیراً پیکسار در این زمینه بهتر شده است. Brave و Inside Out پیشکسوتان زن هستند و Coco یک شخصیت لاتین دارد. راه بزرگ دیگر که آنها به مردم حاشیه نشین توجه بیشتری نشان داده اند ، تغییر چیزها در ادامه است.


زمان نوشتن دانشگاه هیولا زمانی وجود داشت که تازه کار نمی کرد. داستان همیشه مایل بود درباره مایک باشد ، اما او فقط در فیلم اول یک شخصیت پشتیبان بوده است. سرانجام ، نویسندگان دست از جنگ کشیدند و فیلم به طرز چشمگیری بهبود یافت. از آن زمان تا کنون ، فرمول پیکسار برای دنباله ها این بوده است که از فیلم اول الف شخصیتی کم تحمیل بگیردمن آنها را به ستاره تبدیل می کنم. فیلم هایی مانند Finding Dory ، Incredibles 2 و Toy Story 4 شخصیت های سابق حاشیه ای از Dory ، Elastigirl و Bo Peep را به تصویر می کشند و سپس به داستانهای خود می پردازند که لیاقت آن را دارند.


خوشبختانه ، به نظر می رسد که بالاخره پیکسار یک "لحظه Pixar" از خودش داشت و نقص غم انگیز خودش را برطرف کرد ، هنگامی که سازندگان بالاخره این سؤال را پرسیدند: "اگر کسی غیر از شخص سفیدپوست احساساتی داشته باشد ، چه می شود؟




بعضی اوقات ماجراجویی سینمایی بیش از آنچه می توانیم از عهده آن برمی آییم. خیلی ناخالص خیلی خزنده خیلی ناراحت . یا فقط بد از کار دوربین دیوانه وار گرفته تا امواج صوتی با فرکانس پایین ، محرک های زیادی وجود دارد که مخاطبان را به سمت خروج ها می فرستد.


پیاده روی (2015)

پیاده روی


حتی منتقدان فیلم و خودی های فصلی صنعت ، تأثیرات ناامید کننده ای از جسوران فرانسوی فیلیپ پیت (جوزف گوردون-لویت) را که در تنگه ای بین برج های دوقلوی منهتن ، بیش از 1300 پا بالاتر از پیاده رو قدم می زدند احساس کردند. دنیس ویدمن ، مدیر هیئت مدیره جشنواره یهودیان بوستون ، به نیویورک پست گفت: "من مجبور شدم چند بار به دلیل احساس قد از خانه دور بروم." "من احساس کمی کنجکاوی کردم. احساس عصبی کردم. این احساس سوزن سوزن شدن و برخی اضطراب بود." بنا بر گزارش ها ، برخی دیگر تئاتر را برای استفراغ رها کردند و بسیاری از آنها علائم سرگیجه را گزارش کردند.


بیوگرافی سه بعدی ، بدلکاری بدنام 1974 را به روشی که رسانه های گذشته ، از جمله یک خاطره و یک مستند ، نمی توانند بازسازی کنند. تمام فیلم های قبلی از قدم زدن قلبی پیت بین آسمان خراش ها ، که او هشت بار بیش از 45 دقیقه بدون شبکه ایمنی و یا مهار ، به پایان رساند ، از زمین یا ساختمانها ضبط شد. رابرت زمکسیس کارگردان به Vanity Fair گفت: "کاری که نه کتاب و نه مستند نتوانستند انجام دهند این بود که مخاطب را با فیلیپ روبرو کنیم." "ما این کار را کردیم. و این همان چیزی است که فیلم ها درمورد این موضوع وجود دارند." و ، ظاهراً ، ممنوع است.


فریکس (1932)

گیر


فیلم ترسناک پیش کد کارگردان تاد براونینگ درباره یک سیرک اثبات کننده آن چنان شوکه کننده بود که نسخه اصلی آن از سینماها بیرون کشیده شد و نابود شد ، همراه با حرفه ی براونینگ. در این فیلم ، یک هنرمند تراپس زرق و برق دار قصد دارد برای به دست آوردن میراث خود ، ازدواج کند و سپس رهبر مجریان نمایش را به قتل برساند. توطئه اعضای "عادی" سیرک را در برابر "فریادها" قرار می دهد. براونینگ قوم سیرک واقعی را با ناهنجاری بازی کرد تا مجریان نمایش را به نمایش بگذارد.


قرار بود بینندگان یاد بگیرند که نگاه فرد با اخلاق شخصیت برابر نیست ، اما فیلمسازان آن را به این شکل نمی دیدند. یک بررسی جدید در Variety گفت: "برای مرد یا زن عادی غیرممکن است که از واسطه مشتاقانه همدردی کنید." هالیوود ریپورتر آن را "هجومی ظالمانه بر احساسات ، حواس ، مغزها و شکم مخاطبان" نامید. پیاده روی های جمعی به دنبال آمد. به گزارش The Guardian ، انگلیس فیلم را ممنوع اعلام کرد و یک زن تهدید به شکایت MGM کرد و ادعا کرد این فیلم باعث سقوط وی شده است.


درک این میزان دلهره در بین مخاطبان امروز دشوار است. American Horror Story: Freak Show در FX کاراکترهایی دقیقاً مانند Browning's ، و نامزد آن برای 19 Emmy شد و در سال 2015 به خانه 5 رسید.


127 ساعت (2010)

127 ساعت


در سال 2003 ، آرون رالستون در فضای باز در یوتا ، یک بازوی راست او را با سنگ تخته سنگی به مدت 127 ساعت به دام انداخت. برای فرار ، او با یك كیسه خسته كسن بازوی خود را دید. داستان واقعی. در سال 2010 ، کارگردان دنی بویل فیلمی را درباره آن منتشر کرد که جیمز فرانکو را به عنوان رالستون بازی می کرد ، اما وقتی بینندگان به آن صحنه محوری رسیدند ، بسیاری نمی توانستند آن را هک کنند. Movieline.com گزارش هایی از غش ، استفراغ و توقیف در جشنواره های فیلم و اکران در سراسر کشور را گردآوری کرده است.


Franco به Vulture گفت: "این به معنای یک تجربه شدید ، شخصی ، همهجانبه است. این یک فیلم ترسناک نیست." ". شما کل فیلم را با یک پسر سپری می کنید. شما به عنوان مخاطب با آن آرون را پشت سر می گذارید. وقتی فیلم او را در حال صحبت در آن دوربین فیلمبرداری با خانواده اش مشاهده می کنید ، احساس می کنید که مستقیم صحبت می کند برای شما. و وقتی او بازوی خود را قطع کرد ، ممکن است احساس کند که برای شما اتفاق می افتد. "


علی رغم رنج فیلمبرداران ، این فیلم در شش جایزه اسکار از جمله بهترین تصویر و بهترین بازیگر زن معرفی شد.


برگشت ناپذیر (2002)

غیرقابل برگشت


شرمنده نباشید اگر این فیلم بحث برانگیز فرانسوی باعث می شود در وضعیت جنین پیچیده شوید. منتقدان راجر ایبرت به این فیلم سه ستاره داد اما آنرا "آنقدر خشونت آمیز و بی رحمانه خواند که بیشتر مردم آن را غیرقابل انتخاب می دانند". حق با اون بود. بینندگان حتی در پرشکوه ترین جشنواره های فیلم پرفروش می رفتند ، اما این وحشیگری نبود که مخاطبان را تحت الشعاع قرار دهد. توضیحی علمی نیز برای ناسازگاری آنها وجود داشت. کارگردان گاسپار نوئه سر و صدای پس زمینه با فرکانس پایین را به موسیقی متن هیجان انتقام جوی خود اضافه کرد. بی بی سی در سال 2013 گزارش داد: اگرچه چنین امواج شدید باس برای انسان غیرقابل شنیدن است ، نشان داده شده است كه سونوگرافی باعث تحریک اضطراب ، اندوه شدید ، تپش قلب و لرز است. و همچنین قبل از بروز بلایای طبیعی مانند طوفان ها و زله تولید می شود. "


فیلیپ بال ، نویسنده علوم ، به بی بی سی گفت: "پاسخ ما به انواع خاصی از سر و صدا امری چنان ژرف در ما است که نمی توانیم آن را خاموش کنیم." "آهنگسازان فیلم این را می دانند و از آن برای میانبر کردن قسمت منطقی مغز ما استفاده می کنند و مستقیم به مراکز عاطفی می رسند."


فرنچایز Paranormal Activity و سایر فیلمهای ترسناک ظاهراً از این تاکتیک نیز استفاده کرده اند ، بنابراین دفعه بعددر حال تماشای فیلم بین انگشتان خود ، به شهامت خود تقصیر نکنید. فرکانس ترس را سرزنش کنید.


درخت زندگی (2011)

درخت زندگی


محققان فیلم این فیلم را شاهکار خواندند ، در حالی که مرد در خیابان خواستار برگشت پول خود شد. درام آزمایشی ترنس مالیک به خلق جهان ، معنای زندگی ، حرکات قطبی بین علم و دین و پیچیدگی های پیوند یک خانواده می پردازد که توسط خاطرات کودکی یک مرد میانسال از دهه 1950 تگزاس تجربه می شود. این یک جمله طولانی در مورد یک فیلم بلندپرواز است. برو جلو ، بگذارید هضم شود. شاید برای میانگین شب خرما خیلی زیاد باشد ، زیرا مردمی فیلم را در رکاب ها رها کردند. آنها نمی ترسیدند و یا فریب نمی خورند. آنها فقط آن را دوست ندارند.


اختلاف نظر در مورد بازپرداخت ها به وجود آمد و سینماها برای روشن شدن ت های خود تلاش کردند. به گزارش نیویورک تایمز ، تئاتر ایوان در کانکتیکات نشانه ای را منتشر کرد که در آن از مشتریان خواسته می شد "قبل از تصمیم گیری برای دیدن فیلم ، این فیلم را بخوانند" ، زیرا این مبلغ بازپرداخت را دریافت نمی کند. سایر سینماها موافقت کردند که برای کسانی که ظرف 30 دقیقه از آنجا خارج شده اند ، بازپرداخت کنند.


Cloverfield (2008)

شبدر


اگر فیلم ترسناک فیلم Cloverfieldm باعث می شود ناهار خود را گم کنید ، نترسید ، تنها نیستید. از آنجا که بسیاری از افراد هنگام نمایش فیلم مریض شدند ، برخی از سینماها شروع به ارسال علائم هشدار دهنده کردند و WebMD مقاله ای در مورد آن نوشت: "در حالی که بیماری حرکت معمولاً به دلیل هواپیما ، قایق یا حرکت ماشین ایجاد می شود ، کارگردانی پرشکوه نیز می تواند این کار را انجام دهد." گفت: دکتر مایکل دبلیو اسمیت. در این فیلم ، شش هزاره منهتن هنگام یک هیولای غول پیکر به شهر حمله می کنند. تجربه آنها در یک دوربین فیلمبرداری شخصی که بعدا توسط وزارت دفاع ایالات متحده کشف شد ، مستند شده است. این فیلم به قدری تند و تیز بود که پاپ کورن زیادی در صندلی های سینما ، حمام و کف کف بین صندلی ها و حمام ها مجدداً مورد استفاده قرار گرفت.


طبق گفته WebMD ، "بیماری حرکتی هنگامی اتفاق می افتد که مغز پیام های متناقضی از گوش داخلی ، چشم ها و سایر قسمت های بدن دریافت می کند. در حین تماشای Cloverfield ، بینندگان هنوز در صندلی های خود نشسته بودند ، بنابراین گوش داخلی در حال گفتن بدن خود بود. حرکات دور دست دوربین و چشمانشان آنها را گمراه می کند که فکر می کنند بی حرکت حرکت می کنند. " عوارض جانبی مشابه در طول نمایش فیلم The Blair Witch Witch در سال 1998 رخ داده است.


خوشبختانه ، اولین شبه اسپینوف كلوورفیلد ، ضربه كلورفیلد لاین 10 در سال 2016 ، با كار دوربین ناشی از حالت تهوع ، پخش شد و به جای آن تصمیم به انتخاب فیلمبرداری قدیمی قدیمی گرفت.


ساعتهای نارنجی (1971)

ساعت نارنجی


اقتباس استنلی کوبریک از آنتونی بورگس که باعث سرد شدن دیستوپی بریتانیا شد ، یک ساعت پرتقال نارنجی فوراً درخشان ، خطرناک و همچنین کمی عصبانی تلقی شد. بازیگر مالکوم مک داول گفت که او مردم را "در حال بیرون رفتن از پرده های سینما" می دید. سرعت کم برخی افراد را خاموش کرد (طبق گفته مک داوول "هیچ کس 45 دقیقه اول صحبت نکرد") ، در حالی که برخی دیگر از محتوای بسیار خشونت آمیز عصبانی بودند و می ترسیدند که این امر الهام بخش نسلی از وحشیان باشد. اگرچه كوبریک در كنار این فیلم ایستاد و این نیت خود را انكار كرد ، اما بدرفتاری از جنایات نقض حق چاپ در یكی از شهرهای انگلیس استودیو را متقاعد كرد كه آن را از تئاترهای آنجا بكشد. در همین حال ، در ایالات متحده آمریکا سر و صدا شد.


مرد ارتش سوئیس (2016)

مرد ارتش سوئیس


همه می دانند نفخ می تواند یک اتاق را تمیز کند ، اما وقتی تماشاگران جشنواره فیلم ساندنس سوت زدند از مرد ارتش سوئیس ، بسیاری از تئاتر را پاک کردند. دانیل رادکلیف جسمی پوسیده را بازی می کند که شخصیت پل دانو مانند جت اسکی سوار می شود که فقط توسط گاز طبیعی رادکلیف سوار می شود.


طبق گزارش Variety ، این فیلم در یک تئاتر بسته بندی شده آغاز شد و صدها نفر از تماشاگران متعلق به آنها باید دور شوند. اما هنگامی که انگشت شروع به کشیدن کرد ، بسیاری از مردم به بیرون پرواز کردند و هوا بدون بو و O-Vision بود. اما فیلم کلی بدل کننده نبود: منتقدین بیشتر نقدهای مطلوب را ارائه داده اند.


پروژه جادوگر بلر (1999)

پروژه جادوگر بلر


در حالی که بودجه پایین پروژه جادوگران بلر بازگشت مالی استثنایی به Artisan Films به همراه داشت ، این باعث شد هزینه بینندگان ناهارهای آنها زیاد شود. کارگردانی لرزان و لرزان که به سبک فیلم دیده می شد ، باعث شده بود افرادی به عرشه برخورد کنند - و نه وماً از ترس. بسیاری از اعضای مخاطب به دلیل تهوع و حملات هراس از خانه بیرون رفتند ، در حالی که برخی دیگر با سرعت آهسته فیلم از کسالت کامل کنار رفتند.


کارگردان ادواردو سانچز در اکران اولیه شایعاتی مبنی بر "خروج گسترده" از وی شلیک کرد و گفت که او نفرت را درک نمی کند. وی گفت: "عكس العمل خاصی وجود داشت زیرا من نمی دانم مردم انتظار چه چیزی را داشتند." "آنها هرگز چیزی شبیه به آن را ندیده بودند."


The Exorcist (1973)

جن گیر


برادران وارنر The Exorcist را به عنوان "چیزی فراتر از درک" به بازار عرضه کرد و برای بسیاری از بینندگان در سال 1973 دقیقاً درست بود. اکران تئاتر فیلم به رویدادی برای مخاطبان تبدیل شد که مشتاقانه خواستار دیدن آنچه ویلیام فریدکین برای پرده بزرگ احضار شده بود ، شد. هرچند که فریم ها شروع به چرخیدن کردند ، بسیاری از مردم نتوانستند از دیدن وحشتناک یک دختر کوچک (لیندا بلر) که سرش را پیچانده بود ، مراقبت کنند.در حال تماشای فیلم بین انگشتان خود ، به شهامت خود تقصیر نکنید. فرکانس ترس را سرزنش کنید.


درخت زندگی (2011)

درخت زندگی


محققان فیلم این فیلم را شاهکار خواندند ، در حالی که مرد در خیابان خواستار برگشت پول خود شد. درام آزمایشی ترنس مالیک به خلق جهان ، معنای زندگی ، حرکات قطبی بین علم و دین و پیچیدگی های پیوند یک خانواده می پردازد که توسط خاطرات کودکی یک مرد میانسال از دهه 1950 تگزاس تجربه می شود. این یک جمله طولانی در مورد یک فیلم بلندپرواز است. برو جلو ، بگذارید هضم شود. شاید برای میانگین شب خرما خیلی زیاد باشد ، زیرا مردمی فیلم را در رکاب ها رها کردند. آنها نمی ترسیدند و یا فریب نمی خورند. آنها فقط آن را دوست ندارند.


اختلاف نظر در مورد بازپرداخت ها به وجود آمد و سینماها برای روشن شدن ت های خود تلاش کردند. به گزارش نیویورک تایمز ، تئاتر ایوان در کانکتیکات نشانه ای را منتشر کرد که در آن از مشتریان خواسته می شد "قبل از تصمیم گیری برای دیدن فیلم ، این فیلم را بخوانند" ، زیرا این مبلغ بازپرداخت را دریافت نمی کند. سایر سینماها موافقت کردند که برای کسانی که ظرف 30 دقیقه از آنجا خارج شده اند ، بازپرداخت کنند.


Cloverfield (2008)

شبدر


اگر فیلم ترسناک فیلم Cloverfieldm باعث می شود ناهار خود را گم کنید ، نترسید ، تنها نیستید. از آنجا که بسیاری از افراد هنگام نمایش فیلم مریض شدند ، برخی از سینماها شروع به ارسال علائم هشدار دهنده کردند و WebMD مقاله ای در مورد آن نوشت: "در حالی که بیماری حرکت معمولاً به دلیل هواپیما ، قایق یا حرکت ماشین ایجاد می شود ، کارگردانی پرشکوه نیز می تواند این کار را انجام دهد." گفت: دکتر مایکل دبلیو اسمیت. در این فیلم ، شش هزاره منهتن هنگام یک هیولای غول پیکر به شهر حمله می کنند. تجربه آنها در یک دوربین فیلمبرداری شخصی که بعدا توسط وزارت دفاع ایالات متحده کشف شد ، مستند شده است. این فیلم به قدری تند و تیز بود که پاپ کورن زیادی در صندلی های سینما ، حمام و کف کف بین صندلی ها و حمام ها مجدداً مورد استفاده قرار گرفت.


طبق گفته WebMD ، "بیماری حرکتی هنگامی اتفاق می افتد که مغز پیام های متناقضی از گوش داخلی ، چشم ها و سایر قسمت های بدن دریافت می کند. در حین تماشای Cloverfield ، بینندگان هنوز در صندلی های خود نشسته بودند ، بنابراین گوش داخلی در حال گفتن بدن خود بود. حرکات دور دست دوربین و چشمانشان آنها را گمراه می کند که فکر می کنند بی حرکت حرکت می کنند. " عوارض جانبی مشابه در طول نمایش فیلم The Blair Witch Witch در سال 1998 رخ داده است.


خوشبختانه ، اولین شبه اسپینوف كلوورفیلد ، ضربه كلورفیلد لاین 10 در سال 2016 ، با كار دوربین ناشی از حالت تهوع ، پخش شد و به جای آن تصمیم به انتخاب فیلمبرداری قدیمی قدیمی گرفت.


ساعتهای نارنجی (1971)

ساعت نارنجی


اقتباس استنلی کوبریک از آنتونی بورگس که باعث سرد شدن دیستوپی بریتانیا شد ، یک ساعت پرتقال نارنجی فوراً درخشان ، خطرناک و همچنین کمی عصبانی تلقی شد. بازیگر مالکوم مک داول گفت که او مردم را "در حال بیرون رفتن از پرده های سینما" می دید. سرعت کم برخی افراد را خاموش کرد (طبق گفته مک داوول "هیچ کس 45 دقیقه اول صحبت نکرد") ، در حالی که برخی دیگر از محتوای بسیار خشونت آمیز عصبانی بودند و می ترسیدند که این امر الهام بخش نسلی از وحشیان باشد. اگرچه كوبریک در كنار این فیلم ایستاد و این نیت خود را انكار كرد ، اما بدرفتاری از جنایات نقض حق چاپ در یكی از شهرهای انگلیس استودیو را متقاعد كرد كه آن را از تئاترهای آنجا بكشد. در همین حال ، در ایالات متحده آمریکا سر و صدا شد.


مرد ارتش سوئیس (2016)

مرد ارتش سوئیس


همه می دانند نفخ می تواند یک اتاق را تمیز کند ، اما وقتی تماشاگران جشنواره فیلم ساندنس سوت زدند از مرد ارتش سوئیس ، بسیاری از تئاتر را پاک کردند. دانیل رادکلیف جسمی پوسیده را بازی می کند که شخصیت پل دانو مانند جت اسکی سوار می شود که فقط توسط گاز طبیعی رادکلیف سوار می شود.


طبق گزارش Variety ، این فیلم در یک تئاتر بسته بندی شده آغاز شد و صدها نفر از تماشاگران متعلق به آنها باید دور شوند. اما هنگامی که انگشت شروع به کشیدن کرد ، بسیاری از مردم به بیرون پرواز کردند و هوا بدون بو و O-Vision بود. اما فیلم کلی بدل کننده نبود: منتقدین بیشتر نقدهای مطلوب را ارائه داده اند.


پروژه جادوگر بلر (1999)

پروژه جادوگر بلر


در حالی که بودجه پایین پروژه جادوگران بلر بازگشت مالی استثنایی به Artisan Films به همراه داشت ، این باعث شد هزینه بینندگان ناهارهای آنها زیاد شود. کارگردانی لرزان و لرزان که به سبک فیلم دیده می شد ، باعث شده بود افرادی به عرشه برخورد کنند - و نه وماً از ترس. بسیاری از اعضای مخاطب به دلیل تهوع و حملات هراس از خانه بیرون رفتند ، در حالی که برخی دیگر با سرعت آهسته فیلم از کسالت کامل کنار رفتند.


کارگردان ادواردو سانچز در اکران اولیه شایعاتی مبنی بر "خروج گسترده" از وی شلیک کرد و گفت که او نفرت را درک نمی کند. وی گفت: "عكس العمل خاصی وجود داشت زیرا من نمی دانم مردم انتظار چه چیزی را داشتند." "آنها هرگز چیزی شبیه به آن را ندیده بودند."


The Exorcist (1973)

جن گیر


برادران وارنر The Exorcist را به عنوان "چیزی فراتر از درک" به بازار عرضه کرد و برای بسیاری از بینندگان در سال 1973 دقیقاً درست بود. اکران تئاتر فیلم به رویدادی برای مخاطبان تبدیل شد که مشتاقانه خواستار دیدن آنچه ویلیام فریدکین برای پرده بزرگ احضار شده بود ، شد. هرچند که فریم ها شروع به چرخیدن کردند ، بسیاری از مردم نتوانستند از دیدن وحشتناک یک دختر کوچک (لیندا بلر) که سرش را پیچانده بود ، مراقبت کنند.کاملاً اطراف و استفراغ پرتابه.


فیلم های کلاسیک زیادی از واکنش های مخاطبان وجود دارد. اما بسیاری از مردم به یک دلیل دیگر رفتند: مسیحیان از پیامدهای مذهبی توهین شدند. در هر صورت ، روانپزشکان قطعاً چند مورد از آسیب روحی را مستند ساختند.


مخازن سگ (1992)

سگهای مخزن


اولین کارگردانی کوئنتین تارانتینو او را به عنوان یک استعداد پیچیده اما واقعی رقم زد ، و صحنه شکنجه فیلم هنوز به عنوان معیاری عمل می کند که پیچش ها را اندازه گیری می کند. صحنه اکنون نمادین برای برخی از افراد بسیار مضحک بود ، و بسیاری از اوایل خروج او را برانگیخت.


اما تارانتینو آن را به عنوان یک تعارف در نظر گرفت. وی گفت: "وقتی مردم بیرون رفتند هرگز به من زحمت نمی داد. این فقط بدان معنی بود که صحنه کار می کند." اما او کمی شگفت زده شد وقتی افسانه های ترسناک مانند کارگردان وس کراون و آرایشگر ریک بیکر در طول صحنه یک فیلمنامه را ترک کردند. بیکر گفت که او مشغول ترساندن مبتنی بر فانتزی است و تارانتینو "با خشونت در زندگی واقعی روبرو بود".


Pulp Fiction (1994)

داستان عامهپسند


فیلم دوم تارانتینو احتمالاً مشهورترین و تفرقه آورترین اوست. اگرچه بسیاری از مردم ، داستان پالپ را بهترین فیلم خود می دانند (او برای فیلمنامه جایزه اسکار گرفت) ، اما دیگران نمی توانند خشونت گرافیکی ، زبان ناپاک و خط داستانی را تحمل کنند.


هنگامی که او برنده جایزه معتبر Palme d'Or در کن برای Pulp Fiction شد ، تارانتینو در طی سخنرانی پذیرش ، به طرز نامحسوسی فریاد زد. صحنه شکنجه و لواط در پایان مطمئناً بعضی از بینندگان را خاموش کرده است ، اما چیزی در این صحنه نیست که در آن جان تراولتا یک سوزن هیپودرمی را به سینه اوما تورمن پرتاب کند. این باعث شد که برخی از مخاطبان ضعف کنند.


The Lion King (1994)

شیر شاه


دایره زندگی ممکن است یک واقعیت سخت زندگی باشد ، اما مرگ پادشاه مفتا برای خیلی از بچه ها (و والدین آنها) کمی بیش از حد واقعی بود. گرچه G ، دیوانه The Lion King صحنه ای را شامل می شود که در آن برادر شیطنت موفاسا یک مهر و موم وحشی را که فرمانروای سرزمین پراید را پایین می آورد ارکستر می کند. تماشای آن برای بزرگسالان بسیار جالب بود و برای مخاطبان در نظر گرفته شده جوانان ترسناک بود.


بعضی از والدین مجبور بودند در لحظه های شدیدتر فیلم ، بچه های کوچک سنجاب خود را از تئاتر خارج کنند. و بسیاری از آنها گفتند که از سطح خشونت و فرومایگی شخصیت ها شوکه شده اند.


Fight Club (1999)

باشگاه مبارزه


ما باید اولین قانون Fight Club را بشکنیم و لحظه ای در مورد آن صحبت کنیم ، زیرا قطعاً ضربه دیوید فینچر یک ضربه فوری با مخاطبان نبود. با نگاهی استادانه به موضوع تاریک (خشونت ، غرور ، حرص و طمع ، و بیماری روانی درمان نشده در بین آنها) ، این امر چنان نگران کننده بود که مردم را از آن دور کرد.


در پیام کلی فیلم برخی از آنها دچار اشتباه شدند. همانطور که برد پیت یکبار خاطرنشان كرد: "این به یك زندگی زندگی می كند ، به وضع موجود حمله می كند كه مردان 40 سال به آنها داده اند." سایر تصاویر توسط تصاویر ناخوشایند بسیاری از فیلم ، مانند سکانس های بوکسور خونین و یا باز شدن کیسه ای از چربی های انسانی ، کنار گذاشته شدند. به دلیل وزوز بد ، این فیلم موفقیت تجاری نبود. اما هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران به حساب می آید.


دجال (2009)

دجال


عنوان آنتی کریستر لارس فون تریر باید پیش از نمایش در جشنواره کن ، حداقل هشدار به مخاطبان می داد. هنوز این فیلم بسیاری از مردم را ناراحت کرده است. این فیلم به دلیل وحشیگری که دارد ، دارای تصاویر خشونت آمیز ، مستهجن (از جمله مثله شدن دستگاه تناسلی) و لحظه های بسیار نگران کننده است (مانند کودکی که درگذشت او است) که باعث شد برخی از مخاطبان از آنجا رها شوند - و سایر افراد از نظر جسمی.


فون تریر جنجالی در کنار پروژه خود ایستاده است و آن را مهمترین فیلم در "کل حرفه خود" اعلام کرده است. این آغاز "Trilogy Depression" (همراه با Melancholia 2011 و Nymphomaniac 2013) بود و وی گفت ضد مسیح برای او "درمانی" بود.




حتی سرسخت ترین علاقه مندان به ترس و وحشت گاه باید خط را ترسیم کنند. در عصری که پیشرفت تکنولوژی جلوه ها باعث شده است تا ناخالص های بسیار واقع گرایانه به تصویر کشیده شود (و رشد بی حس کنند) ، باز هم محدودیتی در میزان روده وجود دارد و مخاطبان گور قبل از اینکه بخواهند در پاپ کورن پرتاب کنند و قدم بزنند ، محدودیتی دارند. دور.


نیش زدن

نیش زدن


این تلنگر دلخراش درباره تأثیر نیش اشکالی است که بسیار اشتباه بر روی یک دختر رخ داده است ، اما تماشاگر این واقعه بود که وقتی Bite در جشنواره بین المللی فیلم Fantasia به نمایش در آمد ، آلوده شد. بنا بر گزارش ها ، تهیه کنندگان این عکس از پیش برای معده های ناراحت کننده ناراحت کننده که پیش می آمدند آماده شدند - آنها حتی کیسه های چوبی را برای شرکت کنندگان در اختیارشان قرار دادند - بنابراین خروج اولیه و افرادی که از آنجا خارج می شوند دقیقا تعجب آور نبودند.


برای کسانی که تجربه دلگرمی و استفراغ را تحریک نکرده اند ، این مربوط به یک کارشناسی است که سفر مشهور او به کاستاریکا می رود و هنگامی که توسط یک مشکلی که فکر می کند بی ضرر است ، گزش می کند ، او را به یک سالن قاتل تبدیل می کند. خودش به یک ه داورانی که فیلم را به تصویر کشیده اند ، ادای احترام غیر منطقی آن با فیلم The Fly را به دیوید کروننبرگ نشان دادند ، اما برخی هنوز هم در استفاده از تاکتیک های صفحه نمایش کارگردان چاد آریچیبالد خوشحال بودند.


ساحره

ساحره


منتقدان ممکن است از این عکس دوره آهسته آهسته درباره یک خانواده قرن هفدهم که عذاب آنها را شرارت کرده بودند ، عصبانی باشند ، اما برخی از مخاطبان از ماهیت کشیده این روایت کاملاً قدردانی نکردند ، که کمتر به فضای ترسناک بستگی دارد تا فضای خزنده و غیره. سنتی - و ، برای برخی ، داستان کم عمق و کسل کننده ، آهسته. در اینجا به جای اینکه با حراج گور اعزام شود ، اینجا عامل مهمی بود که مخاطبان را به سمت خروج سوق داد.


فیلم دقیق و دقیق تاریخی رابرت اِجرز توسط کسانی که می توانستند در سکانس های کسل کننده بنشینند ، مورد ستایش قرار گرفت ، با این حال ، به عنوان موازی هماهنگ با بعضی از حقایق تاریک دوره استعمار جادوگران ، به خصوص در واحد خانوادگی بنیادین مردسالار که در مرکز قرار دارد. از ذبح


خام

خام


برخی از فیلمبرداران کن خیلی بیشتر از آنچه که در سال 2016 بتوانند چشمانشان (یا معده) برطرف شود ، هنگامی که جولیا دوکورنائو راو داستان یک زن جوان گیاهخوار را که در طول مدرسه به خوردن گوشت خام تهدید شده بودند تهدید کردند - اقدامی قلدری که باعث بیدار شدن از خواب شد. بدن بیمار به اندازه کافی بیمار است که مخاطبان را برای نشانه های خروج عجله کند.


بازرسان تجارت عکس ، از نخستین حضور داکورناو در فیلمبرداری تحت تأثیر قرار گرفتند - خصوصاً وقتی که جلوه های آرایش دلخراش را گرفت. این که آیا اولین جسورانه Ducournau متناسب با بوفه معمولی slashers قرار می گیرد یا خیر ، مطمئناً بعد از آن سلیقه ای در دهان همه می گذارد.


شیطان مردود است

شیطان مردود است


ویژگی ترسناک روب زامبی ، دنباله ای از فیلم "خانه 1000 قشری" در سال 2003 ، به همان تصاویر و خشونت های ناامیدکننده متکی بود که پیشینیان آن را کاملاً نگران کننده می کرد. با خاموش کردن شکاف فقط به لمس عامل ضرب و شتم و شوک به نفع برخی از لحظه های احساسی ناراحت کننده با The Devil's Rejects ، زامبی از تعداد بیشتری از منتقدین تمجید کرد - اما هنوز هم چند فیلمبردار داشت که مدتها قبل از این ضربه در را می زدند. اعتبار چرخید.


برای کسانی که هنوز آن را ندیده اید ، فیلم فرار از خانواده به ظاهر بی روح Firefly را توصیف می کند - اوتیس (بیل موزلی) ، کودک (شری مون زامبی) و کاپیتان اسپاولدینگ (سید هایگ) - که چنین ویرانی جهنمی را از بین برد. در عکس اول این سه نفر به جای بازگشت به یک زندگی جدید آرام و بدون دردسر ، گروه جدیدی از بی گناهان را برای ترور یافتن پیدا می کنند. هیچ جاذبه ای برای کارناوال وجود نداشت که بتواند از آن صحبت کند (مانند ماهی دریایی مثله شده فیلم اول) ، اما ظلم بی امان این شخصیت ها در فیلم دو به همان اندازه ناراحت کننده بود.


ایول مرده

ایول مرده


نسخه 1981 The Evil Dead به اندازه کافی نگران کننده بود. هر وقت درختی مرتکب خشونت جنسی بر روی شخص شود ، همه چیز تقریباً شستشو است. بازگرداندن مورد علاقه فرقه وحشتناک سال 2013 برخی از وحشیان سطح بعدی را نشان داد ، هر چند ، از جمله لحظه ای از خودسوزاندن چهره یک دختر (و زبان!) و بسیاری از استفراغ های استفراغ ، از جمله دیگر شیطنت ها.


بینندگان اولیه در جشنواره SXSW سال در آستین ، تگزاس علاوه بر موسیقی متن فیلم غیر منتظره زندگی می کنند: صدای بسیاری از پا که صاحبان خود را از وحشیگری فوق العاده گرافیکی دور می کند. به گفته بروس کمپبل ، که در سریال اصلی بازی می کرد و به عنوان تهیه کننده در بازسازی فعالیت می کرد ، تمام راهپیمایی ها پیروزی تیم محسوب می شدند. وی به Hollywood.com گفت: "این نشانه فیلم ترسناک خوب است."


تپه ها چشم دارند

تپه ها چشم دارند


بازسازی الكساندر اژا از فیلم The Hills Have Eyes ، فیلمی درباره ی گروهی از جهش یافته های بیابانی كه هدف آنها رهایی و عذاب گردشگرانی است كه از طریق یك محل قدیمی سقوط هسته ای عبور می كنند ، به اندازه كافی نگران کننده بود فقط بر اساس ناهنجاریهای جسمی شخصیت ها. بنابراین ، هنگامی که یکی از آن کرتین های هوس شده یک دختر نوجوان را مورد آزار جنسی قرار داد ، خیلی زیاد بود و برخی از مراجعین تئاتر را به دور خود فرستاد.


این تنها مادر تقریباً غیرقابل تماشای نبودورود به فیلم در صحنه ای دیگر ، خواهر بزرگتر این دختر مجبور است شیرخوار شود ، در حالی که کودکش در محل اسلحه نگه داشته می شود و پدرش در معرض سوختن زنده است. حتی سگهای خانواده نیز قربانی ظلم وحشیانه این "مردمان صمیمی" شدند ، بنابراین می دانید که این کار بدی بود.


قتل عام اره زنجیره ای تگزاس

قتل عام اره زنجیره ای تگزاس


هنگامی که جهان برای اولین بار با Leatherface در کشتارگاه سال 1974 توبا هوپر ملاقات کرد ، قصابی بی پروا برای بعضی از مخاطبان بیش از حد وحشتناک بود. این فیلم که در آن ابزار قدرتمند weirdo به طرز فجیع تمام گروهی از دوستان جوان را به دام انداخته و از بین برد ، حتی در چندین کشور ممنوع اعلام شد و در ابتدا به دلیل خشونت شدید آن رتبه بندی شد.


یکی از صحنه هایی که بیشتر از همه برای تماشاگران به وجود آمد ، لحظه ای بود که دختری به نام پام (تری مک مین) روی یک meathook پوشانده شد و به تماشای آن رفت که دوستش با اسلحه عنوان قابل اعتماد Leatherface قطعه قطعه شده بود. علیرغم این واکنش ها ، هنوز هم به اندازه کافی محبوب بود که چندین دنباله و یک سری از راه اندازی مجدد کسب کند ، و بله ، iathook نیز راهی نسل جدید خود شد.


ishdishon (استماع)

ishdishon (استماع)


هنگامی که این تریلر شکنجه ژاپنی در سال 1999 در جشنواره فیلم روتردام آغاز به کار کرد ، جایزه بهترین کارگردانی مایک تاکاشی را به کارگردانی میکای تاکاشی بدست آورد و نویسندگان ترسناک تحت تأثیر و الهام بخش از آنها مانند الی راث ، جان لاندیس و راب زامبی جایزه گرفت. خشونت بیش از حد واقع بینانه فیلم برای برخی از مخاطبان تحمل بیش از حد دشوار بود ، و حتی یک زن گفته شد که فریاد بکشد به کارگردان ، "تو شیطانی!" در طول نمایش


فقط قطع عضو مورد نیاز پا و پیانو نبود که باعث شد عکس چنین حادثه ای سنجاب شود - این واقعیت نیز بود که لحن پس از بیوه آویاما در سومین عمل خود چنین چرخشی شدید را بدتر کرد. ریو ایشیباشی) فهمید که زنی که او را مورد استماع قرار داده است - از این رو عنوانی - که همسر جدیدش "آسامی" است (Eihi Shiina) ، دارای سابقه پیچیده ای برای تحمیل درد به مردم بوده است ، از جمله و از جمله ساختن یک زندانی می تواند او را سست کند. پس آره.


سال ، یا 120 روز سودوم

سال ، یا 120 روز سودوم


این عکس پیر پائولو پازولینی در سال 1975 تقریباً در هر بهترین / بدترین لیست ژانر ، حتی ده دهه پس از انتشار ، راه خود را پیدا می کند ، زیرا این یک تصویر بخصوص گرافیکی از سناریوی کابوس بود که ممکن است برای گروهی از کودکان که قبلاً بود ، آشکار شود. توسط فاشیست ها و نازی ها در اروپا جنگ زده ربوده شد. از مثله کردن گرفته تا به مصرف اجباری دفع ، غیرقابل تصور ترین وحشت در این فیلم که معمولاً کنار گذاشته شده بود ، تحقق یافت.


این فیلم که مورد پسند منتقدین قرار می گیرد ، با الهام از برخی از تاریک ترین آثار ادبی همه زمان ها از جمله کمدی الهی دانته ساخته شده است و به نظر می رسد با کاوش در اعماق غیرانسانی ارائه شده در اگزیستانسیالیست ، ماهیت شر انسانی را که در جاستین مارکی دی ساد.


تمدن بشر

تمدن بشر


در آزمایش های بیمار داستانی دکتر هاییتر (دیتر لیزر) در فیلم The Human Centipede از تام شش به توجیه مخاطبان علاقه مند شد تا دو دنباله و یک ی را توجیه کند. اما برای بعضی که تئاترها را شجاعت کرده اند تا شاهد باشند چه اتفاقی می افتد وقتی جراح سه سیستم گوارشی انسان زنده را از هم بخوابد ، از دهان تا عقب ، به ترتیب متوالی ، آنها نمی توانند تحمل کنند و ببندند که در انتها چه می آید.


به اصطلاح "دنباله اول" تا حد زیادی الهام گرفته از اثر بدنام Josef Mengele در اردوگاه کار اجباری آشویتس در طول جنگ جهانی دوم بود ، اما این کارگردان همچنین گفت که وی پس از تماشای این خبر با طرح شوم خود روبرو شد. وی گفت: "من کودک را تحت فشار قرار دادم و گفتم:" آنها باید آن مرد را با دهان خود به الاغ یک راننده کامیون بسیار چاق ببندند. این مجازات واقعاً خوبی برای او بود. " شش فکر کردم ، "این یک ایده عالی برای یک فیلم است".


هر روز مشکل دارید

هر روز مشکل دارید


هر کسی طعم آدمخواری جنسی را ندارد ، و حضور گسترده و جشنواره هایی که باعث می شود مشکلات روزانه وحشتناک کلر دنیس در سال 2001 که هر روز دریافت می شود ، اثبات نشده است. این فیلم یک زن و شوهر آمریکایی را که ماه عسل در پاریس برگزار می کند ، معرفی می کند ، همسر وی واقعاً در یک ماموریت برای ردیابی همسر یک پزشک همکار خود که در آن وسواس داشت ، قرار دارد.


آنچه او هنگام یافتن زوج می یابد این است که زن عادت دارد مردان را اغوا کند و آنها را بخورد ، از این رو تاریک ترین آرزوهایش را با جزئیات بصری زندگی می کند. این فیلم قرار نبود چنین صندلی های خالی باشد ، همانطور که دنیس خودش گفت: "من شوك نمی كنم. این روش من برای انجام كارها نیست. من فکر نمی كنم صریح باشد. و آدمخواری؟ این است که چگونه یک بوسه به یک نیش تبدیل می شود. " عمدی یا نه ، بسیاری از کسانی بودند که به دلیل جنس دیداری واضح و سادیسم ، آن را قبل از باله این فیلم فرانسوی پنهان کردند.


کالیگولا

کالیگولا


این سلطنت امپراتور رومی ، در سال 1979 ، که اشتهای جنسی بدنام او و ظلم و ستم برای ظلم و ستم ، نشانگر سلطنت استبداد وی بود و ترور نهایی او را برانگیخت ، به حدی شدیداً خشن بود که حتی یک مرورگر مشهور روژابرت زودتر از این کار مرخص شد.


وی در بررسی خود ، که بسیار سخت بود ، ترسید از این که مخاطبان را مجبور به بررسی این مسئله کند ، زیرا آنها "به سادگی نمی توانند باور کنند که هیچ فیلمی می تواند این تهمت باشد" ، وی خاطرنشان کرد که تنها در تصمیم خود برای خالی کردن محل نیست. . "برخی از این افراد قبل از من از تئاتر می گذراندند . دیگران در لابی نشسته ، افسرده بودند." ارزیابی اوبرت توسط بسیاری از همسالانش مورد تحسین قرار گرفت ، زیرا این فیلم حتی توسط کسانی که موفق به اجرای کامل زمان دو ساعت و نیم زمان اجرای کامل آن شدند ، مورد لگد زدن قرار گرفت.


شهدا

شهدا


وحشت انتقام جویی Pascal Laugier در سال 2008 به طور گسترده ای به عنوان یکی از فیلم های بی نظیر خشونت آمیز ساخته شده است. این فیلم که دو زن جوان را در یک مأموریت بازپرداخت دیوانه وار برای شکار کردن مان سابق خود دنبال می کند ، چندین صحنه از تحقیر شدید را به نمایش گذاشت و بسیاری از اعضای مخاطبان را در این راه بسته بندی کرد.


یکی از مهمترین لحظه های تحریک آمیز در فیلم وقتی اتفاق می افتد که زنی با ماسک میخ شده در سرش کشف می شود که با برداشتن آن ، پوست سر خود را با آن جدا می کند. لحظه ای است که سحر و جادو ساخت فیلم را موجب می شود در حالی که باعث تلافی حتی در بینندگان با قانون اساسی نسبتاً قوی می شود. ناخالص حتی شروع به توصیف آن نمی کند.


سبزی

سبزی


این تلنگر فانتزی و ترسناک بی نظیر ترکیه ، گروهی از افسران پلیس را نشان داد که ناخواسته از در در جهنم می گذرند . و بسیاری از فیلمبرداران را به سمت راست از تئاتر خارج کردند. این فیلم macabre با استقبال نسبتاً خوبی از سوی منتقدین مواجه شد که تمام دلخوشی های شیطانی آن را پس انداز می کرد ، اما در اولین اجرای آن ، راهپیمایی های فراوانی رخ داد. Can Evernol ، نویسنده-کارگردان ، اذعان کرد: "دقایق آخر کمی برای آنها زیاد بود."


این که آیا این خونریزی کابوس ، کوره های فلسفی موجودات شیطانی ، صحنه های پراکنده شدن گروتسک یا حتی خشونت جنسی سادوماشوشی بوده است ، شماری از لحظات منزجر کننده وجود دارد که باید در این عکس غم انگیز دیده شود (و از آنجا گریخت).




فیلم های ترسناک که باید قبل از مرگ ببینید ، ژانر ترسناک خانه بسیاری از بودجه کم بودجه است و تشخیص بیننده چه خوب و چه اتلاف وقت را برای بیننده دشوار می کند. خوشبختانه ، دوستان شما در Looper برای دیدن برخی از بهترین فیلم هایی که ژانر ارائه می دهد ، اینجا هستند.


گرچه این فیلم ها از نظر موضوع و لحن بسیار متفاوت هستند - برخی از آنها حتی نسبت به سایرین در لیست ترسناک نیستند ، اما چند عامل وجود دارد که آنها را به هم گره می زند. شخصیت های هوشمند که احساس می کنند افراد واقعی تقریباً در هر ورودی قرار دارند ، ارتباط آن با عمل را آسان تر می کند و موفقیت یا شکست شخصیت ها را همدرد می کند. طراحی منحصر به فرد تولید نیز نقش ایفا می کند. بخشی از آنچه این فیلم ها را بسیار مثال زدنی می کند تمایل آنها به انجام کارهایی است که قبلاً ندیده اید. به همین ترتیب ، همه اینها برای همه نیست. اما همه آنها بدون توجه به ژانر ، همه فیلم های عالی هستند. این وحشت را به خاطر می آورید ، با دعواهایی که ممکن است بخواهید فراموش کنید.


The Descent (2005)


این قبل از هیولا حتی ترسناک است. دلهره ها محتاط باشید ، اگر ترس از گرفتار شدن در فضاهای تنگ را داشته باشید ، این یکی از ترسناک ترین فیلم های همه زمان ها است: داستان بی نظیر گروهی از غارنشینان زن که در اعماق ناشناخته در زیر آمریکا گم می شوند. هر زمان که طول می کشد ما-در مقابل - آنها به سمت میانه راه می روند ، شما در حال حاضر با وحشت تونل ها کاملاً فرار کرده اید. این یک تجربه وحشت برتر است که وقتی قهرمانان جلوی طغیان را می گیرند به سطح بعدی می رسند و مجبورند غار را در جمجمه های هیولا شروع کنند ، برای بقا می جنگند (و بعضی اوقات با یکدیگر می جنگند) و در حالی که از دریاچه های سورئالیستی خون عبور می کنند. حتما نسخه اصلی را با انتهای اصلی بگیرید ، که برای مخاطبان ایالات متحده خیلی تاریک تلقی شده است و از نسخه تئاتر بریده شده است.


شهدا (2008)


این فیلم فرانسوی به شدت نگران کننده از نظر غیرقابل مشاهده بودن ، یکی از پیشگامان جنبش "وحشت افراطی" فرانسه بود و از هر لحاظ این تمایز را به دست آورد. از سکانس افتتاحیه ، که قتل کاملاً بیرحمانه ، بی رحمانه و بی رحمانه یک خانواده را به تصویر می کشد ، فیلم فقط تماشای آن سخت تر می شود ، گرفتن چپ غیرقابل پیش بینی ، جیغ چپ به عرصه ای از عذاب جسمی و روانی تبدیل می شود. بخش هایی وجود دارد ، از جمله صحنه های مربوط به آسیب ناامید کننده بی امان به زن ربوده شده ، که فقط می توانید در کفر تماشا کنید ، با فک آویزان است - اگر حتی می توانید آنها را تماشا کنید. مثل "کنجکاوی باعث کشته شدن گربه" در مورد انتقام ، رحمت و جستجوی انسانیت برای معنا شد ، این برخلاف هر چیزی که تاکنون دیده اید نیست ، زیرا بخش هایی از آن به قدری ناخوشایند است که اکثر فیلمسازان هرگز جرات نمی کنند به آنجا بروند. ما با این یکی به هم نمی خوریم. این یکی از بزرگترین فیلم های ترسناک در تمام دوران است زیرا به یک رعب و وحشت واقعی ، احشایی تبدیل می شود و شما را به چالش می کشد تا تماشای مناسب را تا پایان بی رحمانه و تلخ ادامه دهید.


قتل عام اره برقی تگزاس (1974)


تگزاس Chainsaw Massacre که در تقاطع کامل هنر و شوکلت وجود دارد ، فیلمی کاملاً کثیف و کثیف است ، نوعی که بهترین تجربه ساعت 2 بامداد در یک تئاتر قدیمی و تاریک با صندلی های تند و کف و چسبناک است. راه اندازی دنباله ها و یک حق رای دادن مجدد که به نوبه خود خیلی بلند و بیش از حد خسته کننده است ، فیلمی که همه آن را آغاز کرد ، یک تمرین ناخوشایند است. شخصیت های آن تا حد زیادی غیرممکن هستند ، افراد شرور آن نسخه کاملی از ظلم غیرقابل فهم تپه ای هستند. این طرح ، در اصل در مورد یک سفر جاده ای در تگزاس که به سرعت به جنوب می رود ، به شما یادآوری می کند که چرا آنها به شما می گویند هرگز با غریبه ها صحبت نکنید ، سوار اسب سواری ها را انتخاب نکنید ، یا در مورد آنچه در خانه قدیمی ریشکی در حاشیه شهر اتفاق می افتد سؤال کنید. بی رحمانه و درخشان ، این فیلمی است که اسلحه های بی شماری در غیر این صورت فراموش می شوند. ضروری


مالکیت (1981)


در لیستی از فیلم ها در مورد makabre و دافع ، این واقعیت که هر ورودی قادر به ایستادگی کردن به عنوان عجیب ترین است ، قطعاً یک دستاورد است. به عبارت دیگر ، این فیلم دارای بانی است. Possession به کارگردانی فیلمساز لهستانی آندرژ زولاوسکی و با بازی در نقش سام نیل و ایزابل آجانی ساخته شده است ، مالکیت یک ویژگی موجودی عجیب و نگران کننده است که در نهایت درباره درد و رنج طلاق است. این فیلم بر خلاف هر شخصیت دیگر ، ترسناک یا در غیر این صورت seem به نظر می رسد دقیقاً برعکس آنچه انتظار دارید در هر نوبت اتفاق بیفتد ، و صحنه های ترس و وحشت بدن به عنوان استعاره های قدرتمند برای سقط جنین یا درد تقلب کردن عمل می کند. تعیین آن دشوار است ، حتی در حالی که شما آن را مشاهده می کنید ، آنچه را که "واقعی" است تصور می شود و این باعث می شود تب رویای تجربه دیدن را تجربه کند. هرگز فیلم دیگری مانند آن وجود نداشته است. این یکی از به یاد ماندنی ترین ، گیج کننده ترین و به خوبی اجرای قطعات ترسناک است که تاکنون ساخته شده است.


درخشش (1980)


با درخشش عالی از بازیگران ، خطوط قابل نقل ، فیلمبرداری بی بدیل و آن دوقلوهای افتضاح ، The Shining بدون توجه به ژانر یک شاهکار مطلق است. با تصاویر زیبا و سرعت هیپنوتیزم راه خود را به درون سر شما می کشد و نشان از انحلال سانی یک مرد دارددر طول یک فصل زمستان ایزوله در هتل لابیرنتین Overlook Hotel. مطمئناً بهترین فیلم استنلی کوبریک به کارگردانی است - همه چیز آنقدر آگاهانه است ، هر فریم به ظاهر پر از تنش و رمز و راز است ، بدون توجه به اینکه چند بار آن را بارگیری کنید ، تازه می ماند. همچنان به بحث و بحث و گفتگوهای پر جنب و جوش در مورد معانی واقعی آن ادامه می دهد ، و اگر هنوز به گفتگو پیوسته اید ، به سادگی از بین نرفته اید. این را نباید از دست کسی گرفت.


نردبان Jacob (1990)


این مطالعه شخصیتی آرام ، دنباله جاکوب سینگر (تیم رابینز) ، جانباز و کارگر خدمات پستی ویتنام است که به آرامی اعتقاد دارد که یا عقل یا واقعیت وی در حال از هم پاشیدن است. این فیلم برای سکانس های ایستاده قابل توجه است ، مانند یک سوار شدن طولانی گورنی در بیمارستان بیمارستان جهنمی که دارای قطعات بدن ، خون و هیولاهای غیرانسانی است ، دیوانه شده اند ، این امر بر رسانه های ترسناک برای ده ها سال تأثیر گذاشت و به شدت الهام بخش سریال بازی های ویدیویی ترسناک ژاپنی Silent Hill بود. در دهه های بعد از انتشار ، آن را به یک کلاسیک فرقه مشهور تبدیل شده است ، که به خاطر تصاویر غیرقابل توصیف آن به اندازه مالیخولیای عمیق در هسته آن ، مورد ستایش قرار گرفته است.


The Exorcist (1973)


داستانهای مربوط به The Exorcist به اسطوره ترسناک تبدیل شده است. بسته به اینکه شما از چه کسی می پرسید ، مخاطبان پرتاب می شدند و از آن خارج می شدند ، تولید خالی از سکنه شد و کارگردان با بازیگران خود وحشیانه وحشت کرد. اما هیچ یک از این داستانها هیچ فایده ای ندارند اگر فیلم در مرکز آن همه چیز خوب نبود و فقط خوب نیست - باور نکردنی است. دقیقاً به همان اندازه در مورد وحشت پزشکی به عنوان وحشت مذهبی ، Exorcist تقریباً به خوبی کار نمی کند و اگر به شکلی عالی از هر لحاظ ایجاد نشده باشد ، کار می کند. هوای وحشت از هر صحنه آویزان است. شخصیت های آن نه توسط ارواح بلکه با اشتباهات خودشان تعجب می کنند. Regan ، دختر صاحب محور این مرکز ، بی گناهی است که به یک هیولا قاتل ، در بستر ، تبدیل به لعن و سوپ نخود فرنگی تبدیل می شود ، به هر کسی که جرات کند شیطان را به چالش بکشد ، مبلمان و توهین های ناشایست را پرتاب می کند. این فیلم تملک و ی است که علیه آن همه دیگران هنوز هم مورد قضاوت قرار می گیرند - و اغلب اوقات مایل نیستند که آنها بخواهند. تقریباً 50 سال بعد ، آن را به عنوان یک تور کامل و پر جنب و جوش که همچنان فیلمهایی را که امروزه به ندرت جرات می کنند ، باقی می ماند.


سالو ، یا 120 روز سودوم (1975)


این وحشتناک ترین فیلم در این لیست است - به زیبایی شلیک شده اما مرز قابل قبول نیست. به مدت چندین دهه در چندین کشور ممنوع اعلام شد. اگر آن را تماشا کنید ، ممکن است آن را تمام نکنید. اگر این کار را انجام دهید ، ممکن است هرگز بخواهید دوباره آن را ببینید. مثالی سست در مورد فاشیسم که در آن قلعه ای پر از اشرافی ، نوجوانان را به مدت ماه ها عذاب ربوده می کند ، واقعاً نمی توان به اندازه کافی تأکید کرد که این فیلم چقدر بی رحمانه است. این فیلم در مورد ترس و وحشت یا چیزهای باتلاق نیست - هیولا های آن پوسته و بشری هستند. این یک داستان در مورد مردم در برابر مردم است ، نیرومندهایی که بدترین اعمال را تصور می کنند بر ضعف و ناتوان قابل تصور است. منظور ما از بدترین اعمال قابل تصور است. دلیلی وجود دارد که این فیلم در مکان هایی مانند استرالیا و انگلستان به طور کامل ممنوع اعلام شده باشد اگرچه این فیلم مهمی است که هنوز طنین انداز است (و در مجموعه ملاقات حفظ شده است) ، اما ناخوشایند است ، وحشتناک است ، و تا ابد با شما می چسبد. آن را در یک مهمانی هالووین قرار ندهید ، مگر اینکه بخواهید نگاه جدی به زیر سوال برید.


پروژه جادوگر بلر (1999)


این پروژه فیلمبرداری که همه آن را آغاز کرد و هزاران پروژه copycat (و چند دنباله) را راه اندازی کرد که هرگز به جایی نزدیک به کیفیت خالی از سکنه و کاج رایحه اصلی نرسید. جنگل در این عکس فیلمبرداری با بودجه کم هزینه ، که در آن هر لنگه شاخه و برگ شک به خود می گیرد ، به یک هیولا تبدیل می شود. به دنبال گروهی از فیلمسازان جوان و بداخلاق در حین محاصره بیابان ، گمشده و به طور حتم اطمینان از شکار ، فیلم را می توان به چند طریق خواند - به عنوان داستانی در مورد جنون ، سرگرمی ، انزوا و بی اعتمادی - در همان زمان که این یک داستان ارواح کلاسیک مستقیم است. جادوگر بلر یک معما است که هرگز روی صفحه ظاهر نمی شود ، شاید حتی واقعی هم نباشد. این بلاتکلیفی است که در مواجهه با ناشناخته ها ، دل وحشت را می آموزد - ترس و احساس درماندگی.


بازگشت مردگان زنده (1985)


این فیلم الاغ را لگد می زند. این پسر عموی معنوی به راحتی یکی از لذت بخش ترین فیلم های زامبی تا کنون است ، اگرچه هرگز آنقدر به سرزمین اردوگاه نمی رود که نمی توانید آن را جدی بگیرید. به دنبال گروهی از غافلگیران خاکی که حزب مزار آنها از قیام زامبی ناشی از باران اسیدی ناراحت می شود ، بازگشت رویکرد پر جنب و جوش نسبت به مواد خود را که هنوز هم احساس تازه می کند ، انجام می دهد ، حتی اگر مد خنده دار و قدمت شخصیت ها قاطعانه اینگونه نباشد. یكی از مهمترین مشكلات وحشت ، شخصیت هایی است كه با شیوه های غیرواقعی رفتار می كنند و شما را از این فیلم بیرون می كشند ، اشتباهات بدی را انجام می دهند كه باعث می شوند كشته شوند - و از این نظر این فیلم ممتاز است. هر کس کم و بیش به روشی که دوست دارید فکر کنید رفتار می کند ، ترجیح می دهد از صدای مناسب بیرون بیاید و صدا را صدا کنداقدامات برای دفاع در برابر یک تهدید فوق العاده زیاد. آنها در حالی که به سختی قادر به شوک خود هستند ، در پرواز ، پنهان ، مانع و استراتژی در پرواز هستند. جدی بودن در مورد مواد ، تله ای است که داستان های زامبی زیادی در آن قرار می گیرند ، از Night of the Living Dead تا The Walking Dead ، و آن چیزی است که با استفاده از آبشار به کنار می رود. این یک جسارت نیست ، فقط یک سوار عالی است.


شب بخیر مامان (2014)


این ویژگی اتریشی از سال 2014 یک کلاس کارشناسی ارشد در ایجاد مخاطب بسیار بد است. دو دوقلوی آنچه را که در زندگی واقعی به عنوان سندرم کاپگراس شناخته شده است ایجاد می کنند ، و معتقدند مادرشان که مدت ها در افسردگی گم شده بودند پس از ناخواسته در تصادف ، دچار یک جسارت شده اند. داستان با اجتناب ناپذیری از قطار آشکار می شود ، زیرا تحقیقات آنها از کنجکاوی به بیرحمانه تبدیل می شود ، و با بیعت های مخاطبان به روشی فریبنده بازی می کنند. این داستان با محافظه کارانه روایت می شود ، با فضای خالی تر و تکه های سکوت که فیلم کمتری در معرض نمایش قرار می گیرد و به مخاطب این امکان را می دهد تا کارهایی را انجام دهند که می توانند به طرح بزرگتر حمله کنند. بنابراین فیلم چندان با شگفتی ها روبرو نیست ، یا داستانی پر پیچ و خم است ، زیرا درباره وحشت خالص تماشای کودکان بی گناه کارهای غیرقابل توصیف دارد. پسر ، باعث می شود احساس ناراحتی کنید. یک ساعت عالی برای مادران جدید.


جادوگر (2015)


بیایید از اینجا شروع کنیم: آیا جادوگری وجود دارد؟ آره. آیا او استعاره است؟ نه. بنابراین انتظارات پیچ و تاب را کنار بگذارید. همه چیز دقیقاً همانگونه است که در کارگردان رابرت اِجرز "جادوگر" کارگردان ظاهر می شود ، تصویری کاملاً شایع از انحلال یک خانواده ، که از روستای آنها بیرون کشیده شده است ، در حاشیه جنگلهای تنها انگلستان در اوایل دهه 1600. در اینجا هیچ دوره قرنیزی وجود ندارد ، a la سطح وحشت مشابه وحشتناک The Village؛ در اینجا گفتگو احساس اصالت می کند ، و بازیگران کودک ، معمولاً در فیلم هایی مثل این ، نقطهای کم دارند ، نه تنها با درک زبان بلکه در بلوغ اجرای آنها ، واقعاً تحت تأثیر قرار می گیرند. نویسندگان غالباً در مورد اوج فیلمهای ترسناک صحبت می کنند ، هنگامی که سرانجام تمام کارت ها بازی می شوند و همه جهنم ها از بین می رود. اوج این فیلم یک جهنم عاطفی است. بسیاری از پایان فیلم های ترسناک به این موضوع بستگی دارد ، و این یکی فرود آمدن با اعتماد به نفس برای یک کارگردان بار اول است. این یک تصویر غیرقابل توصیف است ، معنای وحشتناک و یک کلاسیک مدرن است. سالها در مورد آن صحبت خواهد شد.


حمله به بدن Snatchers (1978)


خود تعریف یک داستان فرسوده در سینما ، Invasion of the Body Snatchers داستانی است که بارها و بارها بازسازی شده است. تا حدودی ، این به قدرت قضیه صحبت می کند - احساس غرق شدن ، درماندگی ، احساس هیچ کس که شما را باور کند بعد از همه اطرافیان غیرقابل توضیح با کپی های شیطانی جایگزین می شود. اینها مفاهیم ترسناکی در زندگی واقعی هستند و در نسخه اواخر دهه 70 از داستان درخشان استفاده می شوند ، که همچنان بهترین است. این کار با یک سوختگی آهسته آغاز می شود ، و تنها بعضی از بینش های عجیب و غریب در طرفین قاب وجود دارد - یکی از آنها در اینجا ، یکی دیگر از مکان در آنجا. اما تا نیمه راه ، فیلم به دنباله ای بدون وقفه تعقیب و گریز کامل تبدیل می شود که به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد و پیروی از قهرمانان ما در تلاش برای بیدار ماندن و زنده ماندن ، در برابر تهدیدی سازمان یافته و به ظاهر غیرقابل توقف است. هیجان انگیز به قاب نهایی ، داستانی است که در کنار شما می ماند ، که توسط بازیگران بسیار خوبی متشکل از دونالد ساترلند ، بروک آدامز ، لئونارد نیموی و جوان جف گلد بلوم است. آنها شخصیت های باهوش و منحصر به فردی هستند که برای آنها ریشه می گیرند و باعث می شوند که در هنگام شکست ، بیشتر آسیب ببینند. این بهترین و سرگرم کننده ترین نسخه داستانی بی انتها و طنین انداز است.


بیگانه (1979)


بیگانه همچنان به طنین انداز ادامه می دهد زیرا دارای بسیاری از خصوصیات منحصر به فرد است - یک شخصیت اصلی زن که به اندازه هر کس دقیقاً قدرتمند و توانا است ، یک حس انزوا عمیق و یک دشمن که نمی توان با آن استدلال کرد ، که به شیوه هایی عمل می کند که قبلاً توسط بشر هرگز با آن روبرو نشده است. . شخصیت ها دائماً زیر اسلحه هستند ، وظیفه دارند تهدیدهای خود را در همان زمان شناسایی کنند و در عین حال ناامیدانه برای زنده ماندن در برابر آن تلاش می کنند. بر خلاف بسیاری از ورودی های این لیست ، بیشتر حق رای دادن نیز ارزش تماشای دارد ، همچنین پر از خلاقیت و نوآوری است. دنباله آن ، بیگانگان به کارگردانی جیمز کامرون ، کارگردانی در نوع خود است - اما بیشتر یک فیلم اکشن است.


چیز (1982)


جان کارپنتر استاد ترسناک به حساب می آید ، و این ممکن است بهترین تلاش وی در ژانر باشد. این فیلم (با اقتباس از عناصر موجودات مخلوق و ترکیب آنها با پارانویای کسی که -که چه کسی از بدن Body Snatchers) ساخته شده است ، ساخته شده است. چیزهایی از دنیای دیگر) شخصیت های خود را در یکی از منزوی ترین نقاط کره زمین ، قطب جنوب کاشته می کند و آنها را برای زنده ماندن در برابر یک زندگی بیگانه که می تواند شباهت آنها باشد ، وظیفه می کند. این فرضیه غنی است که تعامل لطیف و شخصیتی مبتنی بر وحشت تمام عیار بدن را مانند یک سر انسان که با پاهای عنکبوت پیچیده می شود ، ترکیب می کند. Thing is E با ترساندن بازیگران برای ریشه کن کردن و شرور بودن ، Thing is Exhibit A در استدلال تقدم جان کارپنتر در بین مهندسان ترسناک ، بازسازی کننده ای که در اطراف منبع منبع خود به دور خود می چرخد ​​و بهترین تلاش های مدرن را برای انجام بهتر انجام می دهد.


استماع (1999)


در روزهای قبل از OkCupid یا eHarmony ، یک تاجر میانسال بیوه باید خلاقیت پیدا کند وقتی می خواست تاریخ را پیدا کند . یا حداقل ، این فرضیه استماع تاکاشی مایک است. این فیلم ترسناک ژاپنی که توسط همان استودیو ساخته شده است و نسخه اصلی The Ring را تحویل داده است ، سوزش آهسته و با فینال ارزش فریاد است ، چنانکه عشق دوست فقیر Shigeharu Aoyama متوجه می شود که Asami ، بانوی جوانی که او را به عنوان عروس جدیدش مورد شنوایی قرار می دهد ، با شطرنجی همراه است گذشته و برخی از چمدان های مزاحم (نه ، به طور جدی: به معنای واقعی کلمه یک کیسه در آپارتمان او وجود دارد که پر از وحشت فراتر از تصور است.) علاوه بر افتخار اجراهای ستاره ای و یک فیلمنامه خلاق و ترسناک ، Audition فواید دیگری دارد که بدترین تاریخ تیندر شما را به یک ساعت عالی تبدیل می کند. در مقایسه با.


جیغ (1996)

فیلم های ابعادی


اولین فیلمی که تا کنون روند ترسناک خودآگاه را آغاز کرده است ، همچنان بهترین است. وس کراون ، که قبلاً به لطف The Hills Have Eyes ، The People Under the Styles و Nightmare در حق رای دادن در خیابان Elm Street ، حق امتیاز وحشت داشت ، مستقیماً با این تلنگر خنده دار و خنده دار از سال 1996 پیشی گرفت و این همه غوغای این کتاب را زیر پا گذاشت. و به طور دور ژانر وحشت را به طور گسترده مسخره کرد ، در حالی که هنوز هم جهنم را از مخاطبان خود می ترساند. ستاره های جوان آن زمان داغ سه گانه در هالیوود به درجه های مختلفی از موفقیت رسیده اند (سلام ، کی آخرین باری بود که کسی Skeet اولریش را دید؟) ، اما 20 سال بعد از پیروزی سه گانه اصلی Scream در سینماها ، هنوز هم احساس تازه ای در آن دیده می شود. بازخوانی


روانی (1960)


تنها نکته بد در مورد فیلم روانگردان 1960 هیچکاک ، یکی از معدود موارد موجود در فیلم های کارگردان که واقعاً به عنوان یک وحشت شناخته می شود ، این است که شخصی زنده بر روی زمین نیست که نمی داند چگونه تمام می شود. (اگرچه اگر به طرز فجیعی بدون اینكه فریب خورده باشید ، به خاطر عشق به همه چیز ، از اینترنت خاموش شوید و سریعاً به تماشای آن بروید.) اما حتی وقتی پیچش تكان دهنده آن بیشتر شبیه به نتیجه نهایی است ، این هیجان انگیز استاد هنوز هم وجود دارد. وضعیتی که نمی توان از پس آن برآمد . به همین دلیل است که به اصطلاح "بازسازی" در اواسط دهه 1990 یک تفریح ​​واقعی برای عکسبرداری از شات بود. بیایید برای این فرضیه که ژانر کامل فیلم های ترسناک متل را راه اندازی کرده است. برای اجرای نامزد اسکار توسط جانت لی به عنوان منشی اختلاس در اجرا بمانید. واقعیت جالب: شما ملکه جیغ یکپارچهسازی با سیستمعامل جیمی لی کورتیس را می شناسید؟ لی مادرش است (وای خدا ، مادر!)


موذی (2010)

تولیدات Blumhouse


Blumhouse Productions از سال 2007 زندگی جدیدی را در ژانر ترسناک به وجود آورد ، هنگامی که آنها فرصتی برای حضور در فعالیت های Paranormal Paranormal (که فیلم افتتاحی آن نیز در لیست ماست) در حال حاضر چند فیلم گرفته اند. اما شیک ترین ترس های استودیو توسط Insidious ربوده شده است ، یک داستان پیچیده و عجیب و غریب و سنتی که دارای بازیگران بزرگی است (از جمله لین شای به عنوان یک شهروند ارشد روانی) ، تنش خبره و برخی از مخالفان فوق العاده خزنده. اولین مورد در این سریال بهترین است ، بیننده ها را با خانواده ای معرفی می کند که در آن پدر (پاتریک ویلسون) عادت خود را برای خوابیدن روانی به پسرش داده است ، که پس از آن او را با شیاطین دنیایی دیگر با سلیقه وحشتناک در موسیقی اجرا می کند. اما اگر آن را حفر کنید - و باید - پس دنباله ها به زیبایی ادامه می یابند.


اجازه دهید حق (در سال 2008)


از تركیب تاسف بار آمریكایی پرش كنید و مستقیماً به این منبع بروید: یك فیلم خون آشام از سوئد برفی ، جایی كه ساختمانهای مدرن پرمخاطب و مناظر وسیع استریل تنظیم مناسبی برای یك داستان ترسناک می كنند كه در عین حال نوعی شیرین است. گلوله زدن به اسکار (کور هیدبرانت) با یک همسایه جدید غیرمعمول (لینا لاندرسون) دوست دارد که فقط به دلیل دلایل… شب هنگام بیرون می آید. اجازه دهید یکی از حقایق در همان قسمتهای خون آشام و خون آشام ها باشد ، با چیزهای جالب برای گفتن در مورد تنهایی شرایط انسانی - یعنی وقتی مردم از خون تخلیه نمی شوند ، در حال شعله ور شدن یا شعله ور شدن هستند. سر آنها به شدت از بدنشان پاره شد.


خارج شوید (2017)

تولیدات Blumhouse


اوضاع و احوال والدین در اولین کارگردانی جردن پیر» با جردن پیل به طرز وحشتناکی پیش می رود که در سال 2017 بر روی طوفان موج عظیمی از شایستگی های شایسته سالن سینماها قرار گرفت. فیلم زیر زوج نژادی رز (سفید) و کریس (سیاه) است که برای یک آخر هفته در املاک والدین رز بازدید می کنند - یک محاصره درجه یک که در آن ، روکش صیقلی تحمل لیبرال سفید ، معلوم است که برخی اسرار عمیق ، تاریک و وحشتناک را پوشانده است. در مورد اینکه چرا تعداد بیشتری مرد سیاه وجود ندارد. Get Out کاملاً با اعتیاد به مواد مخدره زندگی می کند ، مشکوک و ترسناک است و در عین حال با مشکلات نژادی پیچیده و ناراحت کننده با شوخ طبعی مقابله می کند. اگر این باعث فریاد زدن شما نشود ، مطمئناً شما را بهم می زند.


غبار (2007)


این حقیقت است که به طور جهانی تصدیق کرد که کتاب ها و داستان های استفان کینگ باعث می شود مطالب خواندن وحشتناک باشد - اما به عنوان فیلم ، آنهاتمایل تاسفبار برای ضربه زدن و یا از دست دادن وجود دارد. با این وجود ، مه به لطف لمس ماهرانه فرانک دارابونت (ه.ق. مردی در هالیوود که می تواند ترسناک ترسناک استاد کینگ را از صفحه به صفحه دیگر ترجمه کند) ضربه مهمی است. بر اساس رمان کینگ به همین نام ، فیلم Darabont داستان یک شهر نیو انگلستان را بازگو می کند که توسط وحشت های غیرقابل توصیف و غیرقابل توصیف جهان ، تحت پوشش غبار غیرقابل توصیف و مرموز فرو می رود. (توجه: این فیلم با کسی که در آن یک شهر نیو انگلستان با وحشت های دنیای دیگری که زیر پوشش یک مه مهور و اسرار آمیز فرود می آیند ، اشتباه نمی شود). اگر می خواهید ببینید آن فیلم ، آن نامیده می شود . منتظر آن باشید . مه.)


مه یک فیلم هیولا محکم است ، اما ترسناکترین لحظات آن مواردی است که قبیله گرایی تاریک انسان ها را نشان می دهد که معتقدند شاهد پایان جهان هستند ، و در آن جبهه هیچ مشتی نمی کشد. کینگ حتی مشهور گفت که پیچ و خم روده دارابونت که به پایان می رسد برای فیلم است همان کسی است که او آرزو می کرد که خودش بنویسد.


شما بعدی هستید (2011)


تریلر تهاجم خانگی منزوی اصلی در خانواده فیلم ترسناک است و You're Next نمونه کاملی از این داستان داستانی است که به اشتباه بدست آمده است. طرح اصلی ، کرایه آشنا است: یک خانواده ناکارآمد که مینی پیوستن به خانه خود را در کشور دورافتاده خود دارند ، توسط گروهی از مان قاتل ، در میانه شام ​​در میان میز شام قطع می شوند و خونریزی تمام شب را راه می اندازند که معدودی (در صورت وجود) زنده ظاهر می شود اما کارگردان آدام وینگارد ، با بودجه یک میلیون دلاری کم کار ، تمام جزئیات را میخکوب کرد تا این قطعه سینمایی صیقلی باشد. صحنه ای افتتاح شده که فقط روحیه مناسب ، یک اعدام شیک (قاتل ها ماسک می پوشند که به شما هراس دائمی از حیوانات مزرعه می دهد) و یک دختر الاغ نهایی که شما از آن بدست می آورید. هیچ چیز در مورد شما بعدی نیست که کاملاً مورد توجه واقع نشود ، جز این که شاید ، افسوس که هیچ عاقبت دیگری ندارد.


Night of the Living Dead (1968)

تصویر ده


در دنیایی که زامبی ها برای صدها دلفریب اگر صدها فیلم از آنها سودآور نباشد ، هنوز چیزی شبیه به نسخه اصلی نیست که همه این فیلم ها را آغاز کرد: جورج رومرو در سال 1968 کلاسیک Night of the Living Dead که شخصیت های انسانی خود را در یک خانه مزرعه از راه دور خالی می کند. اجساد گرسنه و سرپایی از هر طرف به آنها حمله می کنند. با بودجه ناچیز و بدون مزایای جلوه های دیجیتالی (یا مهارت های آرایش گریگ نیکوترو) برای آن مهم است) ، Night of the Living Dead مانند گذشته به نظر نمی رسد یا مثل یک تلنگر وحشت زامبی نیست ، اما هنوز هم موفق است. واقعاً ترسناک و مرتبط - تقریباً 50 سال پس از انتشار آن.


قرنطینه (2008)


بازاریابی آمریکایی از فیلم اسپانیایی Rec، Quarantine به مواد اولیه خود وفادار است و تقریباً در هر ضرب و شتم ، اما از آنجا که خواندن زیرنویس ها می تواند عامل ترس را از بین ببرد ، اگر انگلیسی اولین یا تنها زبان شما باشد ، بهترین شرط بندی شماست. جنیفر کارپنتر با احساس برجسته دوست داشتنی در روزهای قبل از دکستر ، این ترسناک وحشت از یک خدمه خبری شب دیر هنگام پیروی می کند که آنها هنگام تماس با ساختمان آتش نشانی که در آتش نیست ، به یک گروه آتش نشانی می پیوندند ، اما برای یک شیوع ویروسی صفر است. که انسان ها را تبدیل به دیوانگان خونخوار می کند. کارگردان John Erick Dowdle از دوربین های خبری خلاقانه استفاده می کند و به اوج وحشتناکی و دلپذیری می رسد که در دید شبانه ای با رنگ سبز ظاهر می شود.


فعالیت ماوراء الطبیعه (2007)

تولیدات Blumhouse


با این فیلم سال 2007 ، ترسناک فیلم چهره ای تازه پیدا کرد ، که ثابت کرد برای ساختن یک تلنگر بسیار مؤثر ، نیازی به یک عمارت گوتیک یا یک کابین ویران در جنگل ندارید. تمام فعالیت های Paranormal Activity در یک خانه راحت و فرش در یک شهرک حومه شهر صورت می گیرد ، زیرا کتی و میکا تازه تازه متولد شده اند که در خانه خود تنها نیستند. فعالیت های ماوراء الطبیعه مانند سلف خود پروژه جادوگر بلر ، همه چیز در مورد سوزش آهسته است. به دست کارگردان اورن پلی ، اتفاقات پیش پا افتاده مانند درب بسته با چرخش درب یا صفحه نمایش نور روشنایی سالن با پیشگویی آغشته شده است ، و بازیگران نوجوان ریز کاری کار قانع کننده ای را برای ساختن فرضیه "پیدا شده" واقعی می کنند.


فریکس (1932)


وحشت کلاسیک کلاسیک تر از این فیلم در سال 1932 نیست ، که توانست در سندی کوتاه که به سالهای قبل از کد معروف است از سانسور هالیوود بگذرد. فریکس با داشتن یک بازیگر پدیده از مجریان نمایشگر واقعی زندگی و یک داستان انتقام جنجالی پیچیده ، داستان کلئوپاترا ، یک هنرمند ذاتقه و ظالمانه trapeze را که به دنبال اغوای هانس ، یک واسطه ثروتمند سیرک است ، روایت می کند تا دست و پا چشمی او را بگیرد. ثروت او (بدون فریب دادن چیزی ، کافی است که بگوییم این طرح طبق برنامه ریزی خاموش نمی شود.) علیرغم سن ، فرایز هنوز یکی از مزاحم ترین فیلم های ترسناک است که تاکنون ساخته شده است - و شما هنوز هم سایه هایی از آن را در کار حاضر مشاهده می کنید. تولیدکنندگان روز ، از جمله رایان مورفی ، که به دلیل فصل کارناوال خود در داستان ترسناک آمریکایی ، به شدت از این فیلم قرض گرفته اند.




آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود موزیک جدید طرح لایه باز sobhejahani halit21 عقیق و فیروز نیلودانلود هنر زندگی | مشاوره روانشناسی هنر زندگی کتاب های رایگان رشته کامپیوتر